اگر نور بیشتر در سالک متجلی شد سالک موفق است و حجب کنار می رود و بالاخره چشم برزخی برخوردار شد ساده تر بگویم سالک به مرحله ی برزخ وارد شد، یعنی در سیر و سلوک که در پیش داریم از برازخ باید بگذریم. که بعد از مردن هم دیگر در برزخ گیر نمی کند و در فوق برزخ قرار می گیرد.
سالکی در برزخ قرار گرفته یعنی از چشم برزخی برخوردار است یعنی موجودات برزخی و مثالی را می تواند ببیند. البته آنجا که نور در قلب تجلی می کند و حجب را از چشم کنار می زند و آن چشم برزخی به کار می افتد و عوالم برزخی را در صورتهای مختلف و در مراتب مختلف سالک می بیند یا برزخ نزولی را یا برزخ صعودی را.
برزخ نزولی عبارت است از عوالمی که قبل از این عالم ماده است و آنچه در اینجا می شود مشابهش در برزخ نزولی هست.
برزخ صعودی آن برزخی است که خود انسانها بعداز اینکه مردند در آن قرار می گیرند و برای سالک مشهود می شود. موجودات برزخی خصوصیات برزخیان. خب این کشف بالاتری است از کشف ابصاری.
اگر در کشف ابصاری خلاصه شود فقط برزخیان را می بیند دیگر چیزی نمی فهمد (یعنی از کشف لمسی ذوقی …برخوردار نیست). ممکن است کسی اینجور باشد و دفعتاٌ در برزخ سلوکی انسانها را می بیند که مرده ها در چه احوالی هستند. مثلاٌ مومن را در باغات با دوستانش می بیند یا شخصی را معذب می بیند ولی دیگر صدایی به گوشش نمی رسد و فقط شکل می بیند.
دیدگاهی ثبت نشده!!!