معنای زندگی در خانواده

یکی از موضوعات مهم در مدیریت خانواده داشتن معنای درست زندگی بین اعضای خانواده می باشد. اگر چه معنای درست زندگی را قبل از تشکیل خانواده، زن و شوهر باید با هم چک کرده باشند و افرادی که معنای درستی برای زندگیشان ندارند شاید صلاحیت تشکیل خانواده را نداشته باشند ولی در یک پیوستدار وقتی به معنای زندگی توجه می کنیم می بینیم انسانها بدون معنی داشتن زندگیشان نمی توانند به حیات ادامه دهند. منتهی این معنا می تواند غلیظ باشد یا اینکه خیلی معنای سبک و بی ارزشی باشد.

شرایط جامعه ما خیلی وقتها دارد برای ما معنا تولید می کند. این معنایی که جامعه تولید می کند یک مسابقه ای را بین انسانها ایجاد کرده است و متأسفانه اگر قرار باشد ما معنای زندگی را از محیط پیرامونمان بگیریم آن موضوعاتی که محیط دارد به ما ارائه می دهد موضوعاتی است که در نهایت در آخر زندگیمان احساس زیانکاری و خسران می کنیم. معنایی که جامعه به ما ارائه می دهد معنای موفقیت است. موفقیت در اینجا یعنی خوب پول در بیاور و خوب خرج کن! آیا این معنای واقعی برای زندگی انسان است؟ آیا انسان خلق شده برای اینکه دستگاه تولید پول و مصرف امکانات باشد؟ خب اگر اینگونه شد به دنبال خود حرص، طمع و….می آورد و آرامش ما را کم کم دچار مشکل می کند.

دین مبین اسلام درباره زندگی قائل به یک زندگی رفاهی است منتها اینکه تنها هدف زندگی و معنای زندگی بر این اساس بسته شود که یک مسابقه ای داشته باشیم که بیشتر پول درآوریم و حقوق نجومی بگیریم و نجومی هم خرج کنیم موردقبول نیست و معنای زندگی را دچار مشکل می کند. اصطلاحی که برای این حالت انسان در روایت استفاده شده، اصطلاح تکالُب است. وقتی که حیوانهای درنده بر سر یک مرداری با هم نزاع می کنند را اصطلاحاً تکالب می گویند. پس حواسمان باشد که آیا زندگی ما معنای تکالب به خود گرفته یا نه بلکه معنای متعالی و ارزشمندی دارد که باید زندگیمان را صرف آن معنا کنیم.