: صوت
خروج از بیت تاریک نفس بدون استاد امکان ندارد
در حال بارگذاری...

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصير.

می­فرماید هر کس بخواهد سفر به سوی پروردگار کند باید از بیت مظلم عبور کند. تا خودش را تصفیه نکند غیر ممکن است بتواند سفر کند. تزکیه هم استاد می­خواهد. بدون استاد نمی­شود. شنیده­ام عده­ای کتاب معراج­السعاده را برداشته­اند بدون استاد که تزکیه کنند. پدر یکی­شان گفت اینها شب زیر سر خشت می­گذارند. گفتم درست نیست به دستور کی؟ اینها درجاتی دارد. مقام تزکیه کارهایی دارد.

شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد / که چند سال به جان، خدمت شعیب کند

حتی توضیح­المسائل هم به تنهایی نمی­شود. باید روی قواعد علمی حل شود. اولِ جامع­السعادات هم آمده که تحت دستورات عالم اخلاقی باید این تعالیم به فراخور حال پیاده شود.

هرچه تزکیه جا بیفتد مقام کثرت مرتب الغاء می­شود و توجه به مقام پروردگار می­شود. هرچه تزکیه کردی محبوب عند الله می­شوی. یحبهم و یحبونه.

حُبُّ اللَّهِ إِذَا أَضَاءَ عَلَى‏ سِرِّ عَبْدٍ أَخْلَاهُ عَنْ كُلِّ شَاغِلٍ. وقتی حب الله آمد او در طرف علت واقع میشود. مرتب شواغل را الغاء می­کند توجهات را زیاد می­کند. چیزهایی را که ذهنش را اشغال کرده به کمک پروردگار الغاء می­کند.

وَ كُلِّ ذِكْرٍ سِوَى اللَّهِ عِنْدَ ظُلْمَةٍ. (کلما یشغلک عن الله فهو صنمک) آنچه ذهنت را مشغول کرده حجاب است و بت تو.

آن وقت عرضه می­کند به استاد که آن چیزهایی که در ذهن من خلجان می­کند علاجش چیست و او می­گوید. آمد خدمت امام (ع) گفت یابن رسول الله مرا نسبت به خدا مرتب وسوسه می­کند مثل اینکه کافر شده ام. فرمود لا اله الا الله بگو. ذکر خفی است. «من قال لا اله الا الله مخلصا دخل الجنة». از روی خلوص بگوید. لای نفی جنس است تمام این خداها و معبودهایی که در ذکر (و فکر) من جا شده است این­ها را نفی می­کنم و الا الله را تثبیت می­کنم. بگو لا اله الا الله ، شیطان از تو دور می­شود.

اگر این شد، تَتَبَاهَى الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ مُنَاجَاتِهِ وَ تَفْتَخِرُ بِرُؤْيَتِهِ.

وَ بِهِ يَعْمُرُ اللَّهُ تَعَالَى بِلَادَهُ. مثلا تهران است، خداوند به واسطه او عذاب را از تهرانی­ها برمی­دارد.

وَ يَدْفَعُ عَنْهُمُ الْبَلَايَا بِرَحْمَتِهِ فَلَوْ عَلِمَ الْخَلْقُ مَا مَحَلُّهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتُهُ لَدَيْهِ مَا تَقَرَّبُوا إِلَى اللَّهِ إِلَّا بِتُرَابِ قَدَمَيْهِ.

انسان در پیچ­و­خمهایی گیر می­کند باید استاد داشته باشد. امام سجاد فرمود: هَلَكَ‏ مَنْ‏ لَيْسَ‏ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُه‏.

فرمود: نُورُ اللَّهِ لَا يَطْلُعُ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَضَاءَ. ظلمت که رفت نور جایگزین می­شود. اول حجابهای ظلمانی برطرف می­شود؛ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور.  بعدا می­افتد در وادی نور. در مناجات شعبانیه می­فرماید: وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ‏ الْأَبْهَجِ‏ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا. امام راحل می­فرمود: خود نور هم مقول به تشکیک است. مثل کلی مشکک است. مثل سفیدی که مراتب دارد. گاهی خود نور حجاب می­شود ما بین او و پروردگار. لذا تاکید فرموده­اند در مناجات شعبانیه که: وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ‏ الْأَبْهَجِ‏ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا.

نُورُ اللَّهِ لَا يَطْلُعُ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَضَاءَ. وقتی حجاب قلب رفت و منور شد اطلاع یعنی اشراق پیدا می­کند. نور خدا اشراق پیدا می­کند بر قلب مومن و روشنایی می­دهد و آن حجابها و معصیتها را پاک می­کند. هر چه معصیت می­کنی قلب در حجاب می­رود. چنانکه در تفسیر امام آمده با هر معصیتی گرد و حجابی روی قلب را می­پوشاند. بَلى‏ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّار.

حُبُ‏ اللَّهِ‏ نَارٌ لَا تَمُرُّ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ. نمی­دانم در قلب ما چیست [که نمی­شود]. باید ماسوای پروردگار را بسوزاند.

زلیخا که روزی یوسف را به زندان انداخته بود وقتی به عقد او در آمد مشغول ذکر پروردگار شد. گفت این چه حالی است؟ گفت آن وقت علّام الغیوب را ندیده بودم اما حالا …، لذا نمی توانم به شما توجه کنم.

پس آن نسیم رحمانی و افاضه پروردگار به هر چه که عبور کند آن را زنده می­کند و حرکت می دهد. حالا باید من و تو فکر کنیم چرا حرکت نمی­کنیم؟ و چرا این حکمتها لم یتجاوز الآذان و لم یستقر فی القلب؟ چرا از گوش تجاوز نمی­کند؟ ولی من قابلیت آن افاضه را ندارم. کاری نکرده­ام غیر عصیان.

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
مشاهده موارد بیشتر از ویدئوهای دروس اخلاق
مراجعه به صفحه نخست سایت معاونت تهذیب حوزه

به خروج از بیت تاریک نفس بدون استاد امکان ندارد امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...