تنها راه نجات طاعت و بندگی خداست

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

پرستش خدا، صراط مستقیم

﴿ و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم﴾.

پروردگار می‌فرماید که اگر بخواهید در صراط‌ مستقیم باشید -كه صراط امیرالمؤمنین و عترت است- باید مرا بپرستید.

حضرت هم فرمودند: «لانجاة الا بالطاعة».   یعنی تنها راه نجات طاعت و بندگی خداست.

اما اگر صد سال هم بگذرد؛ ولی نفس خودت را كنترل نكنی، نگاهت را کنترل نکنی؛ در کلاس اول درجا خواهی زد. وقتی به کلاس دوم خواهی رفت که نفست را کنترل کنی. یا باید نفس را بپرستی یا خدا را. «لا نجاة الا بالطاعة». طاعت چیست؟ طاعت این است كه آنچه دلت می‌خواهد را کنار بگذاری.

«لا نجاة الا بالطاعة و الطاعة بالعلم».  طاعت علم می‌خواهد. قسم به امام‌زمان(ع) اگر استاد اخلاق نداشته باشی؛ به جایی نخواهی رسید. همین‌که حرف بزنی؛ اهانت می‌کنی، غیبت می‌کنی. «لانجاة الا بالطاعة». «لا» برای نفی جنس است، یعنی از نجات خبری نیست؛ مگر اینكه طاعت و بندگی كنی. بندگی هم راه دارد. طاعت و بندگی با علم است. باید بروی و یاد بگیری.

یك کسی به حضرت اباعبدالله(ع) متوسل شد و گفت:آقاجان! از شما می‌خواهم که بدون رفتن به مدرسه، به من علم بدهید! دعایش مستجاب نشد. (این حاجت غیرعقلایی است) بعد متوسل به حضرت عباس(ع) شد. (ایشان هم زود تكلیف را معین می‌كند) در خواب دید حضرت تشریف آوردند و فرمودند: یك چوب و فلكی بیاورید و این آقا را به فلک ببندید و با چوب بزنید! … تو یك حاجت خلاف قاعده‌ای می‌خواهی. تو باید به مدرسه بروی و درس بخوانی.

پای صحبت هر کسی نمی‌توان نشست.

«ولا علم الا من عالمٍ ربانی».  لقمان حكیم(ع)- که حضرت سلیمان(ع) و داود(ع) و انبیاء الهی پای منبر او می‌نشستند- به فرزندش می‌فرماید: «یا بنی اختر المجالس علی عینك».  یعنی مجالسی كه برای یادگیری موعظه می‌روی، از چشمت عزیزتر است.(بعضی‌ها اینطور معنی کرده‌اند) یعنی باید خیلی دقت كنید. بعضی‌ از سخنران‌ها کج‌سلیقه هستند و گاهاً روایتی را اشتباه معنی می‌کنند. آن‌وقت شما در گمراهی می‌افتید.

درگذشته اگر کسی می‌خواست سخنرانی بکند؛ از مجتهدین اجازه می‌گرفت، باید از تمام جهات اخلاقی و علمی مورد تأیید قرار می‌گرفت، تا مجاز به سخنرانی بشود.

خدا رحمت كند حضرت آقای بهبهانی(ره) را -كه بعضی‌ها پشت سر ایشان بعضی صحبت‌ها می‌كردند- بنده در عالم رؤیا دیدم كه ایشان کنار مرحوم آقای بروجردی(ره)وارد شدند و با اشاره به بنده فرمودند: دیروز کتابهای مرا فروختند و ایشان کتاب خیارات مرا خریده است! (روز گذشته کتابهای ایشان را در معرض فروش گذاشته بودند و بنده یک کتابی راجع خیارات مکاسب به سه تومان خریده بودم) ببینید، داداش‌جون! آنها بیدارند و ما خوابیم

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به تنها راه نجات طاعت و بندگی خداست امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...