استقامت قلبی و عملی در راه خدا

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

کسی که کاسبی می کند، باید ببیند از چه روزی شروع به کسب کرده است، وقتی که یک سال از آغاز کسبش گذشت، برنامه اش را رسیدگی بکند و آنچه که زیادی از مخارجش دارد، خمس آن را محاسبه بکند.

هر روز هم انسان می تواند خمسش را خارج بکند ولیکن شرع انور ارفاق نموده و گفته است، خمس بعد از یکسال محاسبه و از مال خارج شود.

بشارت ملائکه هنگام مرگ

«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَاتَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِیاؤُکمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَفِی الْآَخِرَةِ وَلَکمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکمْ وَلَکمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ».

پروردگار می فرماید: اشخاصی که گفتند: پروردگار ما خداست و استقامت کردند، هنگام موت، ملائکه بر آنها نازل می شوند و می گویند: از عرق سرد نترسید، غصه نداشته باشید و خیر مقدم به آنها می گویند.

آنها را به بهشت بشارت می دهند. «وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنْتُمْ تُوعَدُونَ». بعد می گویند «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا». ما در دنیا با شما بودیم.  در دنیا ما شما را حفظ می کردیم، شما را در برخورد با ناملایمات حفظ می کردیم، شما را نگهداری می کردیم.

جای دلدار است دل

«قلب المؤمن حرم الله و حرامٌ علی حرم الله ان یدخل فیه غیره». قلب مؤمن، حرم خداست. و حرام است که در حرم خدا غیر خدا داخل شود. جای دلدار است دل.

الغاء خودیت، شرط وصال است به موسی خطاب شد: موسی «دع نفسک و تعال». یعنی ای موسی! خودیت خود را الغاء کن، سپس به نزد ما بیا!

بر باد فنا تا ندهی گرد خودی را / هرگز نتوان دید جمال احدی را

پروردگار، اولیاء خودش را طوری تربیت کرده است که مدح و ذم درباره ی آنها یکسان است. «فیه سیان».  دیگر ذهنش مشغول این نمی شود که چرا فلان کس نسبت به من بد گفت؟!

برای بیرون کردن اوصاف شیطانی از دل باید مجاهدت کرد. پروردگار هم پشتیبان شماست.

«وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ»

جان ها فلکی گردد اگر این تن خاکی / بیرون کند از خود صفت دیو و ددی را

تا این قلب، به کمک پروردگار عزیز صاف نشود، رخ دلدار را نخواهی دید.

تا سنگ سیه زآینه ی دل نزداید / عکس رخ دلدار در او خوش ننماید

موسی عرض کرد: بارالها! آیا با صدای بلند تو را بخوانم؟

فرمود: نه، من پیش تو هستم.

دوست نزدیک تر از من به من است /  وین عجب تر که من از وی دورم

ای پروردگار عزیز! «انت الذی اشرقت الانوار فی قلوب اولیائک حتی عرفوک و وحدوک».

منتهی من هم باید گیوه ها را ور بکشم و به داد امیر جوارح که قلب است برسم.

نفس ناطقه با این قلب صنوبری رابطه دارد. اگر نفس ناطقه نورانیت پیدا بکند، این قلب هم منور می شود.

تمام قوی تحت فرمان نفس ناطقه است . تحت فرمان این امیر جوارح است. به محض اینکه قلب اراده کرد، چشم بسته می شود. چون قلب منور است، چشم بسته می شود و منظره های حرام را نمی بیند. گوش نمی شنود.

خدا رحمت کند مرحوم آقا شیخ مرتضی (ره) را که می فرمودند: از بس من تمرین کرده ام، اگر کسی غیبت بکند؛ سنگینی روی قلبم می آید!

در صورت تمرین و مراقبه، سنگینی گناه بر شما ظاهر می شود. دیگر دوست ندارید و نمی خواهید که بد بشنوید.

«لایزال العبد یتقرب الی بالنوافل حتی احبه». بنده ی من با نوافل چنان به من تقرب پیدا می کند، تا آنجا که محبوب من می شود و وقتی چنین شد؛ گوشش، گوش خدا می شود. چشمش، چشم خدا می شود. زبانش، دستش، پایش، همه ی جوارح، سر تا پا خدایی می شود.

یا رضای دوست باید یا هوای خویشتن. اگر هوای خودت و امیال نفسانی ات را حاکم کردی، آن وقت دیگر از آن قضایا محروم خواهی شد.

ممکن است داخل بهشت بشوی، خیلی ها وارد بهشت می شوند؛ اما از این عنایات خاصه ی پروردگار محروم خواهی ماند.

ترکت الناس دنیاهم و دونهم شغلًا لذکرک. یا دینی و دنیایی. یعنی ای پروردگار عزیز! ازآن زمان که به یاد تو اشتغال ورزیدم، دین و دنیای مردم را به خودشان واگذار کردم و فقط به تو توجه نمودم.

 طمع در بهشت بدون عمل بی­حیایی است. خطاب به موسی (ع) می فرماید: «ما أقل حیاء من یطمع فی جنتی بغیر عمل».«یا موسی! کیف اتوب برحمتی علی من یبخل بطاعتی».[16] آخر من چطور به رحمتم به کسی رو کنم که در بندگی من بخل می ورزد؟!

سلیمان (ع) و مور عاشق داستانی دارد. بر سر تلی سلیمان می گذشت/دید موری می کشد خاکش به دشت// پس سلیمانش بگفت ای بوالکرم/ چیست مقصود تو زین رنج و تعب// گفت معشوقم بر این بُگماشته/ وصل را موقوف بر این داشته

اولیاء خدا از همین فراز و نشیب ها و فشارهایی که برآنها می آید، خوششان می آید. مورچه گفت: محبوب من گفته است که اگر خواهان دیدار منی؛ باید اول این تل را ویران کنی.تو هم اگر بخواهی پروردگار را دریابی، باید خراب شوی!

نقش کردم رخ زیبای تو در خانه دل/ خانه ویران شد و…

یعنی «انا عند المنکسرة قلوبهم». یعنی خانه شکست وآن وقت خدا درونش پیدا شد.

رحمت خدا برای اهل تقوی است فرمود: «وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کلَّ شَی ءٍ فَسَأَکتُبُهَا لِلَّذِینَ یتَّقُونَ». گُتره نیست! رحمت واسعه است؛ اما برای کسانی که اهل تقوی باشند.

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به استقامت قلبی و عملی در راه خدا امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...