استفاده علمی از فرصت عمر

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

شارع دو ملکیت قرار داده است. نزاع ابن ابی عمیر و هشام در این بود که ابن ابی عمیر می فرمود: تمام املاک متعلق به پروردگار است، ولی هشام می فرمود که یک ملکیت به عنوان اولی داریم و یک ملکیت هم در طول آن داریم که شارع در مقام داد و ستد معتبر دانسته است.

رعایت حق ملکیت مردم، علامت مسلمانی است

حق با هشام است نه با ابن ابی عمیر و شارع این ملکیت را معتبر می داند و اگر من بخواهم در خانه ی کسی تصرف کنم، باید با رضایت صاحب خانه باشد. بنده ی خدا باید اینطور باشد.

بنده مسائلی می شنوم که ناگزیر می شوم این حرف ها را بزنم. اگر بنده جایی را اجاره کرده باشم و یک روز از مدت اجاره باقی مانده باشد، می توانم حق سکونت این یک روز را مثلا – به یک میلیون تومان بفروشم، اما خدا رحمت کند حاج احمد اخوان را که با آنکه از مدت اجاره ی ایشان باقی مانده بود، اما وقتی صاحب ملک تقاضای تخلیه ملک را در مقابل دریافت مبلغی کرد، ایشان از پذیرفتن آن مبلغ خودداری کرد و ملک را به صاحب آن تحویل داد.

این علامت مسلمان است، دیگر نیازی به چاقو و چاقوکشی نیست. متأسفانه بعضی اشخاص زمین دیگران را غصب کرده و در آن ساختمان بنا کرده اند در حالی که صاحب زمین مستأجر است.

یک نخ غصبی اگر در لباس من باشد، نماز من باطل است. اگر در کوچه بنشینی بهتر از این است که در ملک دیگری بنشینی و نماز بخوانی.

باقیمانده عمر قیمت ندارد!

باز توجه به موقعیت خودمان بکنیم. حیف این عمر است آقا! امیرمؤمنان (ع) می فرماید: «فان بقیة العمر لا ثمن لها».

ای داد بیداد! باقی مانده ی عمر قیمت ندارد.

ارزش تفقه در دین

«لا خیر فی دینٍ لا تفقه فیه».  اسلام سراسر تفقه است. خیری نیست در دینی که تفقه در آن نباشد. «من لم یتفقه فی الدین فهو اعرابی».  یعنی هر کس تفقه در دین نکند، بدوی و بیابانی است. «ولم ینظر الله الیه یوم القیامة».  پروردگار در قیامت به کسی که تفقه در دین نکرده، نظر نخواهد کرد.

خواب عالم از بیداری جاهل بهتر است، زیرا عالم می خوابد تا قُوَّت بر طاعت و کسب اطلاعات علمی پیدا بکند، برای راهنمایی مردم. دینداری بدون ترک حرام فایده ندارد. «ولاخیر فی دین لاتفقه فیه لاخیر فی دنیا لاتدبر فیها ولا خیر فی نسک لا ورع فیه».  اگر چنانچه دین داشته باشی داداش جون، ولی از محرمات پروردگار دوری نکنی، نتیجه ای ندارد.

مانند آن زن احمق در میان عرب نباشید که در ابتدای روز همه را وا می داشت کیسه های محکمی ببافند و هنگام غروب آفتاب دستور می داد که تمام آنچه بافته شده است را دوباره باز کنند! مبادا شماها مانند آن زن باشید.

ولاتکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا.  مبادا شماها مثل آن زن احمق باشید. باید تدبر بکنید. اگر عمل حرام انجام دهید، اگر عقب نشینی کنید؛ تمام اعمالی که بافته اید، به کلی باطل خواهد شد.

روش بنده این است که در ابتدای صحبتم، شما را به موقعیت خودتان متوجه کنم. «افٍ لکل مسلمٍ لایجعل فی کل جمعةٍ یوماً یتفقه فیه امر دینه».  اف بر آن مسلمانی که روزی را برای یادگیری دینش قرار ندهد.

خدا رحمت کند مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد (ره) را که می فرمود: اگر در مجالس یادگیری حلال و حرام شرکت بکنید، از زیارت ثامن الحجج (ع) بالاتر است، زیرا تفقه در دین مورد نظر امام (ع) است.

 

اگر به زیارت بروید، اما تفقه در دین نداشته باشید؛ حضرت می فرماید: «افٍ لکم». وای بر شما که نرفتید در امر دینتان تدبر کنید. یک صلوات بفرستید.

این شبها، شب هایی است که باید عزاداری بکنیم، اما مرسوم ما طلبه ها این است که در حوزه ی علمیه اگر در ایام عزاداری کسی سخنرانی بکند، معلوم می شودکه می خواهد مطلب مهمی را – که منظور اهل بیت عصمت (علیهم السلام) است – پیاده کند.

حضرت امام (قدس سره) تهذیب اخلاق را در رأس علوم قرار داده است. آی رفقای اهل علم! بارها عرض کرده ام که مبادا علم تهذیب اخلاق را فراموش کنید.

تأثیر شرکت در درس اخلاق. خدا شاهد است که وقتی بنده هفته ای یک بار در درس اخلاق شرکت می کردم، استاد اخلاق خاطرات مرا می کوبید و من مهذب می شدم و اخلاق پاکیزه پیدا می کردم تا هفته ی دیگر، اما اگر یک هفته استاد نمی آمد، با اینکه در طول هفته در کمال مراقبه بودم، اما میل به قبایح و زشتی ها پیدا می کردم، باید وسیله ی زنده کردن وجود داشته باشد.

امیرمؤمنان (ع) فرمودند: حسن جان! قلب می میرد. قلبت را با شنیدن موعظه زنده کن. «احی قلبک بالموعظة».[8]

«فابتغوا لها طرائف الحکم».[9] حکمت های تازه را – که فرمایشات آل محمد (علیهم السلام) است – طلب کنید.

تنها هدف بنده، نجات خودم و شماست. خدا شاهد است که یگانه هدف من از نوشتن و خواندن این احادیث نجات دادن شماها و خودم است. غیر از این راهی نیست. توجه کنید. تدبر کنید.

حضرت فرمود قوام این دنیا به چهار چیز است:

«عالم یستعمل علمه». عالمی که علمش را استعمال بکند. عالم باید علمش را استعمال بکند. همانطور که از جاهل می پرسند: چرا نرفتی یاد بگیری، به عالم هم می گویند: چرا نگفتی، آقاجان من؟

لجام آتشین برای عالمی که علم را به اهلش نرساند!

بنده شرم می کنم برای بعضی از همکاران خودم این روایت را بخوانم که حضرت فرمود: عالمی که تحصیل علم بکند، ولی به اهلش نرساند، پروردگار لجام آتشین به دهان آن عالم می زند.

«و جاهل لا یستنکف أن یتعلم». جاهلی که از یادگرفتن استنکاف نکند. با این درخت علمی که به خون انبیاء و اولیاء و اوصیاء آبیاری شده است، آیا خدا از شما می گذرد که عالم بگوید و شما برای یادگرفتن نیایید؟!

«وغنی جواد بمعروفه و فقیر لایبیع آخرته بدنیاه». ثروتمندی که بخل نورزد و به فقراء برساند و فقیری که آخرتش را به دنیا نفروشد.

اگر این چهار چیز نباشد، بلا نازل خواهد شد. حضرت در ادامه فرمودند: وقتی عالم علمش را از اهلش دریغ بکند و جاهل – خوب گوش بدهید – در یادگرفتن احکام ضروری خود کوتاهی و سرپیچی بکند و غنی و ثروتمند به فقراء نرساند و فقیر دینش را به دنیا بفروشد، بلا نازل خواهد شد. «حل البلاء».

خدا شاهد است که وقتی در حرم ثامن الحجج (ع) و در محضر ایشان بودم، استخاره کردم که یکی از جلسات سخنرانی مسجد را کم بکنم، قرآن را که باز کردم، آیه آمد که بلا نازل خواهد شد.

اگر مرا اطاعت نکنید، ظالم را بر شما مسلط می کنم! پروردگار می فرماید که اگر شما اطاعت نکنید، ظالم را بر شما مسلط می کنم و به سبب او از شما انتقام می گیرم. «الظالم جندی انتقم به».

دو شب قبل از موشک باران تهران، به یکی از رفقا در خواب گفتند که این بلاء نازل می شود و علت آن هم این است که ثروتمندان به فقراء رسیدگی نکرده اند و مردم هم از یادگیری احکام الهی سرپیچی نموده اند.

اگر دوست دارید که بلاء نازل نشود آقاجون من، باید در مجالس دینی شرکت بکنید، نه فقط در این مسجد، بلکه در هر جایی که یک چراغی روشن است و می توانید استفاده کنید.

اگر مردم به وظائفشان عمل نکنند، چه باید کرد؟

این قسمت را در این روایت ندارد، ولی در روایت دیگری حضرت می فرمایند: اگر زمانی را درک کردید که مردم از یادگیری احکام خود استنکاف کردند، عالم به وظیفه ی خودش رفتار نکرد و ثروتمند هم به فقراء کمک نکرد، در میان مردم باشید و منتظر فرج و بلا باشید. در میان مردم باشید، ولی اخلاقاً و قلباً با آنها مماشات نکنید و آنها را نصیحت کنید که در مجالس علم شرکت کنند. «خالطوهم بالبرانیة».

بشارت به مؤمن در خواب

نبی اکرم (ص) وقتی به مسجد تشریف می آوردند، می فرمودند: «هل من مبشرات». یعنی آیا کسی خواب خوبی دیده است، تا برای ما بیان کند؟ در آیه ی نورانی هم درباره ی بشارت هایی که در خواب به مؤمن داده می شود، می فرماید: فلهم البشری فی الحیاة الدنیا. خواب یکی از جوانها (نمی توانستم سوره ی «الرحمن» را بخوانم!)

یکی از این جوان ها دیشب برای من نقل کرد که در خواب دیده است که هر چه می خواهد سوره ی «الرحمن» را بخواند، نمی تواند. هر سوره ای یک تعبیری دارد. تعبیر سوره ی «الرحمن» این است که اگر کسی در خواب این سوره را بخواند، موفقیت در دین پیدا می کند.

این جوان گفت: هر چه من می خواستم سوره ی «الرحمن» را بخوانم، یک عده از جوان ها به صورت من خاک می پاشیدند که من موفق به قرائت این سوره نشوم.

همین ها بچه شیطان ها هستند. این شیطان ها در قلب تو مرتکز هستند و نمی گذارند تو سوره ی «الرحمن» را بخوانی. باید فکری بکنی. اما تو آدم خوبی هستی که این خواب را دیده ای و باید خود را تا در اول جوانی هستی، معالجه کنی باباجان من! اگر چشم حقیقت بین داشتی، همین بچه شیطان ها را در عالم بیداری هم می دیدی که چطور مانع از این هستند که تو راه سعادت را طی بکنی. یک صلوات بفرستید.

خود امام زمان (ع) شاهد است که من در این صبحت هایی که برای شما می کنم، به غیر از خدمتگزاری نسبت به شما هیچ خیالی ندارم. بنده خدمتگزار شما هستم آقاجان! اما وای به حال شما اگر خدمتگزار شما کمر خدمت بسته باشد، ولی شما اجابت نکنید.

«بادروا الی تحصیل السعادات قبل ان تستحکم فیکم الملکات المهلکة». مبادرت کنید به تحصیل سعادت قبل از اینکه صفات هلاک کننده در شما مستحکم شود. وقتی یک صفت بد در شما جوانه زد – مثلًا غیبت کردن، اهانت کردن – باید فوراً ریشه ی آن را در بیاورید.

وقتی عصر به مسجد می آمدم، دیدم یک عده جوان در کوچه جمع شده اند، پرسیدم: اینها برای چه اینجا جمع شده اند؟ گفتند: اینها برای بازی کردن جمع شده اند! تازه آقا بعد از بیست سال و سی سال می خواهد بازی کند!

حضرت یحیی (ع) در کودکی: ما برای بازی خلق نشده ایم. وقتی بچه ها از حضرت یحیی (ع) در سن کودکی برای بازی دعوت کردند، ایشان فرمود: ما برای بازی خلق نشده ایم. «ما للعب خلقنا».

«بادروا». تا عادات بد در شما قوی نشده، به ریشه کن کردن آنها مبادرت کنید، که همانا برطرف کردن این صفات بعد از استحکام آنها بسیار سخت است. «فان ازالة الرذائل بعد استحکامها فی غایة الصعوبة».

شیطان هست، نفس هم هست، حوادث روزگار هم هست، جوانی تو هم هست، غرائز تو هم هست که دائم دعوت به بدی ها می کند.

«والمجاهدة مع احزاب الشیاطین بعد الکبر قلما یفید الاثر». سن که بالا رفت، تصمیم گیری ات هم ضعیف می شود.

تلاش کن و درجا نزن! «فاجتهدوا بقدرالقوة والاستطاعة». تلاش کنید، زحمت بکشید، تصمیم بگیرید.

«فانه خیرٌ من التمادی فی الباطل». بی خودی درجا می زنی. ای داد بیداد! بی تفاوتی به کم و زیاد شدن دنیا، در اثر یقین به پروردگار. اگر یقین به حضرت صانع داشته باشیم، بود و نبود دنیا در نظر ما یکسان خواهد بود. مالم زیاد بشود یا نشود، فرقی نخواهد داشت. تعریف و مذمت در نظرم یکسان خواهد بود. آن وقت حق دارم که بگویم: «لامؤثر فی الوجود الا الله».

ولی اگر کسی به جنابعالی بگوید: تو نفهمیدی، دو روز با او قهر می کنی که چرا به من گفتی «تو»؟ پس معلوم می شود که در مکتب امام صادق (ع) هنوز در مرحله ی قبل از کلاس اول درجا می زنی. همان مرحله ای که بچه های کوچک را برای تمرین در آن کلاس می برند.

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به استفاده علمی از فرصت عمر امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...