
چند نفر حضور امام سجاد بودند. یکی از پسرعموهای حضرت آمد و مقداری با حضرت بیادب صحبت کرد. اهانت کرد و بلند شد و رفت. حضار گفتند چقدر صبر میکنید؟ چقدر تحمل میکنید؟ اجازه بده ما او را کیفر کنیم. حضرت که اصرار آنها را دید گفت بلند شوی برویم. همه حرکت کردند. خیال کردند الان حضرت میرود او را از خانه بیرون میکشد و به اینها می گوید بزنید و خرد کنید. در بین راه دیدند حضرت زیر لب چیزی میگوید. دقت کردند دیدند مرتب می خواند: وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنين. فهمیدند خبری نیست.
خلاصه آمدند دم در. حضرت در زد. طرف فهمید حضرت است فکر کرد دعواست مجهز آمد. وقتی در را باز کرد و جمعیت را دید گفت الان است که گلاویز شویم. ولی حضرت بلا فاصله فرمود سلام علیکم. این سلام هم علامت سلامت است یعنی دعوا نداریم. معنای سلام، مهر و محبت است. این چنین بود که آرام شد.
حضرت فرمود: در منزل، به من نسبتهایی دادی آمدهام دو تا دعا کنم و بروم. دستها را بلند کرد و گفت پروردگارا اگر حرفها و نسبتهایی که پسر عمویم گفته در من است، مرا بیامرز؛ وگرنه او را بیامرز و من از او گذشتم.
حضرت خداحافظی کرد که برود ولی این پسر عمو دوید و حضرت را در آغوش کشید و گفت آن حرفها شایسته خود من بود. من معذرت می خواهم.
ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق
دیدگاهی ثبت نشده!!!