گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:
واذا جائک الذین یومنون بایاتنا فقل سلامٌ علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمة انه من عمل منکم سوءً بجهالةٍ ثم تاب من بعده فاصلح فانه غفورٌ رحیمٌ.
صلوات نفرستادن، دوری از رحمت خدا است. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: هرکس نام مرا بشنود و صلوات نفرستد؛ از رحمت خدا دور باد.
ثواب فراگیری علم در شبهای احیاء
در روایت است که هر کس این دو شب را به مذاکره علم بگذراند؛ هر یک ساعت ثواب یک احیای تام و تمام را در بر دارد. یکی از برنامه های امشب، آگاهی دادن به شماست. مذاکره علم همین است، همین «قال الصادق» و «قال الباقر» است.
تمام شمشیرها برای زنده نگهداشتن علم است. امیرالمومنین(ع) همین طورکه مشغول جنگ بودند، یک کسی مسئله ای پرسید. اطرافیان گفتند: الان وقت این کارها نیست! حضرت فرمود: خیر! تمام شمشیرهایی که زده می شود، برای زنده نگه داشتن مقام علم است.
برترین عمل ماه رمضان، ورع و دوری از گناه است. امیرمؤمنان(ع) عرضه داشت: یا رسول الله! افضل اعمال در این ماه کدام است؟ فرمودند: «الورع عن محارم الله».
مقام ورع اقسامی دارد. یک قسم آن برگشتن از نادانی و فسق و عمل بد به عمل صالح است. توبه نصوح کردن است. اگر این مرحله ورع را به کار بستی؛ از علی (ع) پیروی کرده ای.معنای محبت، پیروی از فرامین امیرمؤمنان است. فرمود: «حب علی حسنة لاتضر معها السیئة».
مرحله دوم ورع، پرهیز از مشتبهات است. مرحله سوم هم مقام متقین است که شخص حرف نمی زند، مبادا اگر تعریف کسی را بکند؛ یک کسی بگوید: اینطور نیست و غیبت پیش بیاید.
خطاب آمد که ای جناب خاتم الرسل! باید به توبه کنندگان سلام کنی!
حضرت ثامن الحجج(ع) وقتی از درون مسجد می گذشتند، یک نفرگفت: «استغفر الله».حضرت به مقام ولایتی به قلب او نگاه کرده و فرمودند: تو استغفارکننده نیستی! زیرا خیال بازگشت به همان معصیت را داری!
دو ملک الهی با هم سخن می گویند که ای کاش مردم خلق نمی شدند! حال که خلق شده اند، بدانند برای چه خلق شده اند. و حال که نمی دانند برای چه خلق شده اند، به دانسته های خودشان عمل کنند. حال که عمل به دانستنی هایشان نمی کنند، از بدی هایی که کرده اند، توبه کنند. اول قدم، توبه است.
«لاخیر فی نسک لا ورع معه».
ورع یعنی اینکه دهان و زبانم را نگه دارم. فرمود: «لولا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لسمعتم ما اسمع». اگر یک قدری از حرف زدن خودداری می کردید و اگر این دل ها را به دلدار می دادید و کینه و حسد و عجب و بخل و تمام صفات رذیله را از آن خارج می کردید؛ آن وقت گوش شما را عوض می کردند.
در عالم رؤیا … گفتم آقا! اگر من بخواهم همیشه به زیارت شما نائل بشوم؛ چه باید بکنم؟ فرمود: مذمت کسی را نکن! بدگویی نکن! زبانت را از بدگویی بازدار!
این مقام اول ورع است.
تنها، گریه کردن برای علی فایده ندارد، عمل علی را باید نصب العین خودتان قرار دهید. در عیون اخبارالرضا(ع) می فرماید که عمل علی را باید سرلوحه زندگی خودتان قرار بدهید که چه فداکاری هایی کرد. حضرت می فرماید: «انما هی نفسی اروضها بالتقوی لتأتی آمنة یوم الخوف الاکبر». من باید به قدر درازی قبرم برای خودم احراز بکنم، من فدک را می خواهم چه کنم؟
از شرایط توبه «اخلاص باطن» و سریره است.
دیگری، «معرفت» است، یعنی بدانم که چه پروردگاری دارم. دیگری «تصمیم قاطعانه». توبه نصوح یعنی اینکه من با قصد و یقین و قاطعیت از معصیت صرف نظر بکنم و قصد برگشت به گناه نداشته باشم.
حضرت فرمود: چنین کسی نداریم که دوباره به گناه مبتلا نشود. انسان در معرض حوادث است، شاید دوباره گرفتار معصیت شود؛ ولی باید تصمیم قاطعانه در توبه بگیرد.
وقتی توبه کننده تصمیم قاطع گرفت؛ پروردگار آن دو ملک مأمور ثبت اعمال انسان را احضار می فرماید وگناهان توبه کننده را از یاد ملکین می برد. به اعضاء و جوارح هم خطاب تکوینی می شود که حق ندارید بر علیه این بنده شهادت بدهید، به زمین هم خطاب می رسد که باید از شهادت بر علیه این بنده توبه کننده خودداری بکنی.
چنان عمل کنید که جای شفاعت باقی باشد. اگر امام زمان(ع) برای شما طول عمر در بندگی خدا – که برترین سعادت است – از خدا بخواهد، باید یک محلی داشته باشد که اگر خواستند شما را از این دنیا ببرند؛ حضرت شفاعت بکند.
گر گبر رو کند به درت بهر التجاء/هر دم ز لطف حاجت او را روا کنی//هر کس به هر لباس که با عجز و التماس/ در حضرت تو رو کند او را رضا کنی//چندین هزار مجرم و عاصی و تیره بخت/در یک نفس زآتش دوزخ رها کنی//جز تو طبیب نبود باید به هر دوکون/این دردهای بی حد ما را دوا کنی
وقتی ابراهیم(ع) آن گبر را از سر سفره راند؛ خطاب الهی آمد که ای ابراهیم! هفتاد سال است که ما به این گبر نان می دهیم و معیشت او را اداره می کنیم. چرا او را از سر سفره خودت طرد کردی؟ یا فرمود: اگر قارون مرا صدا زده بود؛ نجاتش میدادم.
«معرفت» و شناختن پروردگار این است. مبادا شما مأیوس بشوید! ابداً یأس در کار نیست. باید بشناسیم و تصمیم بر توبه بگیریم.
پروردگارا! ما آبرو نداریم از بس روسیاه هستیم، نمی توانیم دست به سوی تو دراز کنیم. فرمود: «اللهم ان کثرة الذنوب تکف ایدینا عن انبساطها الیک والمداومة علی المعاصی تمنعنا عن التعرض والابتهال».
از خدا چه چیزی بخواهیم؟ به حضرت داود خطاب شد که «کم تذکر الجنة». چقدر به یاد بهشت هستی؟ مرا بخواه.
پیغمبر(ص) برای امیرالمومنین(ع) چه چیزی خواست؟ عرض کرد: بارالها! به علی خشیت بده که خودش را در حضور و محضر تو بداند.
در اثنی عشریه این عبارت آمده است که «قلب مشغول بالدنیا فله البلاء». قلبی که مشغول به دنیاست، در شدائد و ابتلائات غوطهور است.
آنقدر امروز و فردا می کنی، تا ملک الموت بیاید.
«فتدارک ما بقی من عمرک ولاتقل غداً و بعد غدٍ فانما هلک من کان قبلک باقامتهم علی الامانی والتسویف».[20] نگو فردا و پس فردا. فردا هم در ظرف زمانی خودش یک کارهایی دارد.
بعد حضرت می فرماید: مردم آن قدر امروز و فردا کردند تا این که یک مرتبه رسول پروردگار آمد، در حالی که آنها در غفلت بودند. «وهم غافلون».
«فنقلوا علی اعوادهم». اولاد و فرزندان هم با تشریفات جنازه را در همان قبری که برای او درست کرده بودند، قرار دادند.
ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق
دیدگاهی ثبت نشده!!!