
لحظات بدون بازگشت / جلوگیری از هدر رفتن عمر
- موضوع کمال و رشد و تعالی انسان
- امتیاز
- دسته فیلم
- بازدید 7بازدید
📌 امام علی(ع) فرمود: «إنَّمَا أنْتَ عَدَدُ أیَّامٍ»؛ همانا تو شمارش روزها هستی. «فَكُلُّ یَوْمٍ یَمْضِی عَلَیْكَ یَمْضِی بِبَعْضِكَ»؛ هر روز که می رود، چیزی از خودت کاسته می شود، نه از عمرت؛ لذا این اشتباه است که ما می گوییم: عمرمان تلف شد؛ بلکه باید نعوذبالله بگوییم: ما خودمان تلف شدیم. امام علی(ع) فرمود: «إِنَّ الْمَغْبُونَ مَنْ غَبَنَ عُمْرَهُ وَ إِنَّ الْمَغْبُوطَ مَنْ أَنْفَذَ عُمْرَهُ فِی طَاعَةِ رَبِّهِ»(۱)؛ زیان دیده کسی است که عمرش را ضایع کرده است؛ چون او حصّه ای از وجود خویش را از دست داده که دیگر بازگشت ندارد.
۱: غررالحکم، ص 159 و 160
📍 گذر عمر: ما داریم کم می شویم و از دست میرویم❗️
📌عمر و سنّ و سال از مقولۀ زمان است و حصّۀ وجودی ما در نشئۀ دنیا است؛ یعنی عمر، یک انتزاع از حرکت وجودی ما در دنیا است و هر مقدار که از وجود انسان می رود، تعبیربه زمان می شود. مثلاً وقتی از وجود ما یک مقدار مشخّص کم شود، از آن تعبیر به یک ساعت می کنیم. اگر دو برابر آن از وجود ما برود، می گوییم: دو ساعت از عمرمان گذشت. این تعبیر مسامحی است؛ چون در حقیقت عمر نمی گذرد و تنها یک انتزاع است، بلکه آنچه در گذر است، من و شماییم. ماییم که هر ساعت و هر لحظه داریم در این نشئه کم می شویم و تباه می گردیم؛ امّا خیال می کنیم که ما ثابتیم و عمر گُذرا است. این حرف غلط است که بگوییم: «عمرمان گذشت.» یا «عمرت را به چه کاری می گذرانی؟» بلکه باید گفت: تو در چه چیزی فانی می شوی و چقدر در این نشئۀ مادّی تباه شده ای.
برای اینکه خوب متوجّه شوید، یک مثال می زنم. فرض کنید که وجود مادّی تان به صورت یک ریسمان کشیده شود و مثلاً شصت سال عمرتان، تبدیل به شصت متر شود. هر زمانی که از شما می گذرد، ذرّه ای از این ریسمان کوتاه می شود. ذرّه ذرّه و سانت به سانت از ریسمان عمر کم می شود و در یک جا به انتها می رسد؛ پس عمر نگذشته، بلکه شما گذشته ای و عمر از این تباهی مادّی شما انتزاع شده است. عمر نمی رود، تویی که داری می روی.
دیدگاهی ثبت نشده!!!