نقش جهاد در زندگی اسلامی

نقش جهاد در زندگی اسلامی – استاد ملکی

امکان ندارد که انسان عاشق باشد طالب باشد و تلاش کند به مطلوب خود برسد اما بدون هزینه و زحمت، به خاطر همین موضوع اگر از ابتدا تا انتهای قرآن را بررسی کنید ملاحظه می کنید که قرآن انسان حماسی را به تصویر می کشد انسانی که در جایگاه خاص خودش به صورت حماسی عبور کرده است و جهاد کرده و پیروز شده است. انسانهای معمولی نمی تواند در دنیای خودشان تأثیرگذار باشند. اگر بخواهند تأثیرگذار باشند و کاری از جنس اهل بیت و انبیا داشته باشند حتماً باید مجاهد باشند و حماسه شان عرفانی باشد یعنی آن حرکت و تلاش وصل شود به حرکت توحید،

به همین دلیل در قرآن به مؤمنین دستور جهاد می دهد نه به انسانها؛ زیرا همه انسانها تابع دستورات قرآن و خدا نیستند. می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید استعانت بجویید از صبر؛ یعنی مجاهد باشید و مجاهد هم نمیتواند صابر نباشد. کسی که اهل صبر نباشد نمی تواند وارد میدان جهاد شود منتها صبری که اساسش توحید است،

صلوة نماد توحید و دین است یعنی صبرت باید برای خدا باشد.

خیلی از مارکسیستها صبر زیادی را در زندانها تحمل کردند و شاید الان هم تحمل می کنند خب این مارکسیست است و خدا را تحمل ندارد و صبر زیادی را هم متحمل می شود ولی خدای سبحان می فرماید آن صبر به تنهایی کافی نیست. باید مجاهد صابر باشد و جهادش هم فی الله باشد.

ما خدا را شاکریم که ما را در این طیف از انسانها قرار داد

که به خاطر هدف مقدسمان که فهمیدن و فهماندن، هدایت شدن و هدایت کردن تلاش می‌کنیم.

قطعاً این مسیر هزینه های زیادی می خواهد که خدای سبحان هر کس را به اندازه ظرفیت و توانش امتحان می کند. به خاطر همین اولیای الهی اگر چند روزی می گذشت و یک ابتلایی به آنها وارد نمی شد نگران می شدند که خدا ما را رها کرده است.

خب خدا را از این جهت شاکریم که در این مسیر قرار داریم. حال که در این مسیر قرار گرفتیم باید اول قدمی که برمی داریم مسأله تدثّر باشد؛

یعنی خلوت کردن و خودسازی، به خود بازگشتن، مراقب خود بودن… . بعد از اینکه با خود خلوت کردی و توانستی به آن توحید و معنویت و به جایگاهی رسیدی که می توانی آبرو و شخصیت و جانت را هزینه کنی، حالا دیگر قیام کن، حرکت کن و وارد مبارزه شو و انذار کن و دستگیری کن (قم فانذر).