گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:
﴿انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون﴾.
حضرت فرمودند: «الشتاء ربیع المؤمن». یعنی زمستان بهار مؤمن است. رو به زمستان میرویم و شبها بلند میشود و انشاءالله شما به عمل صالحین-که تهجد و بیداری در شب است- موفق شوید.
در شبانه روزت اوقاتی برای طلب علم قرار بده
در تفسیر برهان این روایت بیان شده است که یکی از مواعظ لقمان به فرزندش این بود که فرزندم!در شبانهروزت اوقاتی برای طلب علم قرار بده. «كان فیما وعظ لقمان ابنه انه قال یا بنی اجعل فی ایامك و لیالیك و ساعاتك نصیباً لك فی طلب العلم».
علم حقیقی
ببینید چقدر شرع انور به تحصیل علم اهتمام دارد كه شما باید در شبانهروز ساعتی را برای یادگیری علمی كه از ماوراءالطبیعه آگاه میكند، صرف نمایید.
معمولاً این علومی كه ما تحصیل میكنیم – مانند برق و مکانیک و فیزیک و شیمی و..- تا لب گور است و به فرمایش نبیاکرم(ص) اینها «فضل»اند. «علم» آن است كه انسان را به حضرت صانع و به نبی اكرم(ص)آگاهی بدهد.
«فانك لن تجد له تضییعاً مثل تركه». اگر مال شما از بین برود، قابل جبران است؛ اما این ساعتی که باید برای تحصیل علم قرار دهی، اگر از دست رفت قابل جبران نیست.
شخصی عرضكرد: یارسولالله! یک عدهای در مسجد مشغول دعا خواندن هستند و عدهی دیگری هم در طرف دیگر مسائل حلال و حرام خود را یاد میگیرند. حضرت فرمودند: هر دو خیر است. عرض كرد: یارسولالله! كدام افضل است؟ حضرت فرمودند: آن جمعی كه مشغول یادگیری مسائل حلال و حرام هستند، زیرا من مبعوث شدم تا حلال و حرام را برای افراد جامعه بیان كنم. یك صلوات بفرستید.
در این یک هفتهای که بنده در خدمت آقایان نبودم، در همان حالت افتاده در بستر بیماری مطالعه میکردم و برای ابوریحان بیرونی –که در حال احتضار هم مشغول تحصیل علم بود- طلب مغفرت میکردم.
شما باید از این موقعیتها برای تحصیل علم استفاده بکنید. امروز دیدم یك محصلی وقت نماز جماعت در حال رفتن است. خدا شاهد است که اگر شما آقایان طلبه نماز اول وقتتان را ترك بكنید، اگر تهجد و شبزندهداری را ترک کنید؛ تحصیلات شما منقطع خواهد شد. عشق و علاقه و استعداد را پروردگار باید بدهد.
مرحوم حاج میرزا جوادآقا ملکی تبریزی(ره) در کتاب «اسرارالصلاة» میفرماید: اگر کسی تحصیل را بر اخلاق مقدم بدارد؛ مدقِّق مشکِّک میشود، مانند فخر رازی که سلطان المشکِّکین شد و اما اگر تحصلاتش نورانی باشد؛ محقِّق مدقِّق خواهد شد.
درس خواندن باید جنبهی عبادی پیدا بکند، باید با قصد قربت همراه باشد، باید به نیت خدمت به ساحت مقدس شرع، نجات دادن بندگان خدا و متوجه کردن مردم به تکالیفشان باشد.
خدا رحمت كند رهبرکبیر انقلاب(ره) را که میفرمود: دروس حوزوی تا قبل از شرح لمعه صحت سلب دارد. اصلاً این دروس تا قبل از لمعه درس نیست.
کلاس رفقای جلسهی ما با هم فرق میكند، بعضی در كلاس فعل واجبات و ترك محرماتاند، بعضی در کلاس ترك مشتبهاتاند، بعضی هم ان شاء الله در مرحلهی ترك ما سویالله هستند. بنده باید طوری صحبت بكنم كه همهی آقایان از فرمایشات اهل بیت(ع) استفاده كنند.
شیطان دائماً مراقب شماست؛ ولی به کسانی که نمازشان را در اول وقت میخوانند، کمتر نزدیک میشود. او میفهمد که چه کسی در مقام مراقبه است و همینکه ببیند از حالت مراقبه خارج شد؛ به او نزدیک میشود. شیطان میفهمد که چه کسانی در مقام مراقبه هستند و چه کسانی از یاد خدا روی برگردانند.
مقام مراقبه این است که بدانیم در حضور و محضر کسی هستیم که حتی نسبت به خطورات و تصورات ذهنی ما هم آگاه است. شخصی سؤالکرد: یابنرسولالله! معنای آیهی﴿علیمٌ بذات الصدور﴾ چیست؟ حضرت فرمود: یعنی تصوراتی كه در ذهن شما پیدا میشود، خیال معصیت که میکنید، همهی اینها در حضور و محضر پروردگار است.
یك چشم زدن غافل از آن ماه نباشی شاید كه نگاهی كند آگاه نباشی
پروردگار عزیز شیطان را به شما معرفی كرده و فرموده است: شیطان برای شما دشمن آشکار است.
حضرت میفرماید: «فكن معه كالغریب مع كلب الراعی». شیطان مانند آن سگ گله است که با اشارهی چوپان رام میشود. پروردگار عزیز، هم ربِّ شیطان است، هم ربِّ شماست. بنابراین وقتی كه شیطان آمد، باید صاحب شیطان را صدا بزنی و از او استمداد بجویی. «كذلك اذا اتاك الشیطان موسوساً لیضلك عن سبیل الحق و ینسیك ذكر الله تعالی عزوجل فاستعذ منه بربك و بربه فانه یؤید الحق علی الباطل و ینصر المظلوم».
خدا شاهد است که هر وقت آیهی﴿ادعونی استجب لکم﴾ را میشنوم، به این فکر میکنم که این تعلقات نمیگذارد که ﴿ادعونی﴾ در عمل ما محقق بشود. بنده که از امیال نفسانی متابعت میکنم و گرفتار مقام و دنیا هستم؛ نمیتوانم از این تعلقات جدا بشوم، تا به مرحلهی ﴿ادعونی﴾ برسم.
اگر پروردگار عزیز كسی را دوست داشته باشد؛ غیر ضرورت را از او میگیرد، آن تعلقاتیكه انسان برای خودش درست کرده، از او میگیرد.
سیدبنطاووس(ره) به پسرش فرمود: ای پسر عزیزم! اگر در دو قلعه متحصن بشوی؛ از شر شیطان ایمن خواهی بود، یكی «توجه به مقام اقدس حق و ایمان به پروردگار، دیگری هم انقطاع از خلق به حق، ﴿انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون﴾.
بدانید که اگر مقام مراقبه را از دست دادید؛ شیطان جلو میآید و پردههایی برای شما به نمایش میگذارد. اگر دو دقیقه از پروردگار غفلت بكنید، شیطان خیلی ذوق میكند، اگر 10 سال پیش یك معصیتی كرده باشید؛ آن را در برابر شما جلوه میدهد، با خاطرات ذهنی شما معاشقه میكند، مناظر شهوتانگیر را در مقابل شما به نمایش میگذارد. اگر با این روش نتوانست شما را اغفال بکند؛ به راههای دیگر متوسل میشود، تا اینکه شما سلام نماز را بدهید!
تشخیص وسوسهی فقط شیطان با مراقبه ممکن است. حضرت فرمود: شما قادر نیستید وسوسه را از الهام تمییز بدهید؛ مگر به دوام مراقبه. «ولم تقدر علی ذلک الا بدوام المراقبة». خدا رحمت كند علامهی طباطبائی(ره) را که فرمود: اول مراقبه است، وسط هم مراقبه است، آخر هم مراقبه است.
وقتی مقام سوم آمد، همه چیز را میسوزاند.
اما یك روایاتی هم برای آقایانی كه در كلاسهای بالا هستند.
«یا داود قل لعبادی المتوكلین الی بمحبتی». بعضی در وادی محبت هستند، معشوقشان پروردگار است. ﴿یحبهم و یحبونه﴾. بعضی در این مرحله هستند که «خام بُدَم پخته شدم». اشخاصی که پخته شدهاند، باز هم یک توجهاتی به معشوقههای مجازی دارند. اما وقتی که آن مقام سوم آمد؛ دیگر همه چیز را میسوزاند و از بین میبرد.
در بزم جان شمع جمالش را بیافروز / تا عشق او سوزد پر پروانهی دل
باید با پروردگار پروانهوار معاشقه كنی، پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید. آن چیزهای نگفتنی برای او عیان میشود.
خواهی اگر روشن شود كاشانهی دل با مهرآن مه كن مشعشع خانهی دل
پیدا شود صد گنج پنهان در روانت [ار نور عشق افروزی از ویرانه دل]
نقشكردم رخ زیبای تو بر خانهی دل / خانه ویران شد و آن نقش به دیواربماند
فرمود: «قل لعبادی المتوجهین الی بمحبتی ما ضركم اذا احتجبتم عن خلقی».
به آنان كه به من عشق میورزند، بگو: اگر مردم به شما اعتنا نکردند؛ به شما زیانی نخواهد رسید.«اذا رفعت الحجاب فیما بینی و بینكم حتی تنظروا الی بعیون قلوبكم». وقتی كه مرا دیدید، آنها را میخواهید چه كنید؟
«یا داود كم تذكر الجنة». ای داود! این قدر صحبت بهشت را مكن! مرا بخواه.
دیوانهكنی هر دو جهانش بخشی / دیوانهی تو هر دو جهان را چه كند
وقتی كه حجاب و پرده را از روی دل شما برداشت؛ چه احتیاجی به غیر او دارید؟ خلق خدا به شما اعتناء نکردند، نکردند!
اگر در دین و معنویت توسعه پیدا کردید،کم شدن دنیا اهمیتی ندارد. فرمود: هر کس تمام هم وغمش پروردگار باشد؛ پروردگار هم سایر امورش را کفایت میکند. «من جعل همومه هماً واحداً کفی الله هموم الدنیا و الاخرة». وقتی كه تمام هم و غمت، همِّ واحد شد؛ پروردگار همه جهاتت را تأمین میكند.
وقتی که سید بحرالعلوم-که بین همهی مذاهب مختلف قضاوت میکرد- مختصر مشکل مالی برایشان پیدا شد؛ درب خانه به صدا درآمد و خود امامزمان(ع) تشریف آوردند و -آنطور که نوشته شده است- آنقدر ایشان به امامزمان (ع) نزدیک شد که زانوی ایشان به زانوی حضرت اصابت کرد! فكر ایشان آنقدر قیمتی شده بود که دیگر نباید غصهی آب و نان و.. را بخورد. اگر ما غصهی نان و آب و سیبزمینی و پیاز را میخوریم؛ اما خبری از این حرفها نیست، برای این است که فکر ما بیقیمت است
ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق
دیدگاهی ثبت نشده!!!