برای دینت مال و جانت را فدا کن

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

نبی اکرم(ص) در حدیث مفصلی بیان می‌کنند که برای دینت مال و جانت را بذل کن، چون دین ثقل اکبر است.

به اباعبدالله(ع) فرمود: باید بروی! زیرا یزید خلیفه مسلمین شده و صراحتاً به مخالفت با دین پرداخته و سخنش این است که «لاخبر جاء و لا وحی نزل». حسین جان! شكافی كه در دین افتاده است، فقط به ریختن خون تو ترمیم می‌شود. ثقل اصغر باید فدای ثقل اكبر شود.

ملاصدرا(ره): علم صحیح آن است که قلب را روشن کند. دائماً می‌فرمودند كه میزان در علم آن است كه «آیة محكمة»  بشود.

خدا رحمت كند آقای حجت را(ره) که می‌گفت: من مانده‌ام بین اینکه آیا شهید اول بالاتر بوده است یا محقق اول. اینها تالی تلو معصوم بودند. اینها كسانی بودند كه آنچه را که ما می‌خوانیم، آثارش را در عمل اینها می‌بینیم.

این بزرگواران می‌فرمایند که این علوم رسمی – که سربسر قیل است و قال- طریقیت دارد، یعنی مثل نردبانی است كه شما را به مقصد که پشت‌بام است می‌رساند.

اگر همراه با تحصیل‌علم، تواضع آمد، حسن نیت آمد، ملایمت زبان آمد و با اجتماع به نحو صحیح برخورد کردید، همنشینی با خوبان آمد، ادب و حکمت آمد؛ معلوم می‌شود که علم تو «آیة محکمة» است و اگر این صفات همراه با علم پیدا نشد؛ معلوم می‌شود که «آیة محکمة» نیست.

«من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحكمة من قلبه علی لسانه».  اگر حسن‌نیت داشتی، پس چرا بعد از 40 سال تحصیل، هنوز آگاهی‌دل پیدا نشده است؟ 40 سال است که این اصطلاحات را می‌خوانی؛ اما «آیة محکمة» نشده است. ﴿آیة لاولی النهی﴾  نشده است. چرا این علوم در قلب تثبیت نشده است؟ چرا این قلب رنگ خدایی نگرفته است؟!

جواب این سؤالات این است که چون اخلاص در عمل نبوده است.

غایت علم روشنایی است. «العلم نورٌ».   اگر برای علم غایت و هدف مادی معین کنید؛ علم را حقیر کرده‌اید.

اگر در راه خدا استقامت کنید؛ ایمان اشرابی نصیب قلب شما خواهد شد. «لاشربنا قلوبهم الایمان».  امیرمؤمنان(ع)می‌فرماید: مؤمن راهی را كه هدف انبیاست، می‌بیند. «قد احیی عقله و امات نفسه حتی دق جلیله و لطف غلیظه و برق له لامع کثیر البرق فابان له الطریق و سلک به السبیل و تدافعته الابواب الی باب السلامة و دارالاقامة».  آن‌قدر شب‌ها بی‌خوابی می‌کشد، تا اینکه نوری در قلب او برق می‌زند.

«و ذلک بما استعمل قلبه و ارضی ربه». اگر به این مقام رسید، برای این بود که همیشه در صدد این بود که پرده‌ها و حجاب‌ها را از روی قلب خود بردارد و رضایت و خشنودی پروردگار را فراهم نماید.

دومین قسمت روایت، «فریضة عادلة»  است، یعنی علم اخلاق.

یک کسی که در مدرسه‌ی فیضیه کتاب قوانین درس می‌داد، وقتی کتاب «اسرار الصلاة» مرحوم حاج میرزا جواد آقا (ره) -كه كلام‌اش نور بود، زندگی‌اش نور بود – را در دست من دید؛ با اعتراض گفت: این چه کتابی است که در دست توست؟! اگر اینگونه کتابها را بخوانی؛ دیگر در درس من شرکت نکن!! این چنین استادی همه اصطلاحات را یاد گرفته؛ اما نتیجه‌اش فقط ظلمت و تاریکی شده است! بعضی اشخاص ترسو هستند بعضی هم گستاخ. حد وسط شجاعت است. بعضی اشخاص بخیل‌اند، بعضی هم مُبذِّر. حد وسط این است که حقوق واجب را باید به اهلش رساند، ان‌شاء‌الله.

حضرت می‌فرماید: «اعوذ بك من البؤس و الفقر و من غلبة الدین و السقم و اسئلك أن تعیننی علی اداء حقك الیك و اداء حق الناس الی الناس». این دعا را صبح‌ها بعد از نماز بخوانید.

فضائل اخلاق ما را به سعادت ابدی می‌رساند و رذائل اخلاقی از مهلكاتی است كه ما را به شقاوت سرمدیه می‌رساند. جدا شدن از رذائل و آراسته شدن به فضائل اخلاقی از اهم واجبات است.

«والوصول الی الحیاة الحقیقیة بدونهما…». تا مجاهده نکنی و صفات رذیله را از خود دور نسازی؛ رسیدن به زندگی و حیات از محالات است.

«ولو قصر ادركته الهلاكة الابدیة». و اگر کوتاهی کنی؛ گرفتار هلاكت ابدی خواهی شد.

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به برای دینت مال و جانت را فدا کن امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...