گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:
در مورد ماه رجب فرمود: «وجعلت هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی من اعتصم به وصل الیه»
«الترجیب بمعنی التعظیم». یعنی باید شما این ماه را -که شهر الله است- بزرگ بشمارید. باید این ماه را محترم بشمارید.
قسمتی از بیانات یکی از علمای اخلاق : وبالجملة فاللازم ان یراقب قلبه حتی یکون حیاً بذکر الله و الحضور بین یدیه بما یرضی من مراسم العبودیّة،
. انسان باید در این ماه در مقام مراقبه باشد، تا قلبش را زنده نگه بدارد
مرحوم حاج میرزا جواد آقا(ره) میفرمایند: فان المقصود من احیاءِ اللیالی». غرض از احیاء گرفتن در این شبها این است که قلب شما متوجه ذکر پروردگار باشد، قلباً متذکر باشید. اگر قلباً در مقام مراقبه نباشید؛ مانند این است که یک کسی با یک کسی صحبت میکند؛ اما این طرف و آن طرف را نگاه میکند. این خیلی بد است مقصود احیای قلب است و حیات و زندگی قلب منوط به ذکر و فکر است.
و القلب الغافل کالمیت». این که اشخاصی برای تهجد بلند میشوند؛ اما تمام صفحهی دل و صفحهی فکرشان مشغول است، این به درد نمیخورد. اینها دورند. پروردگار اینها را در یک مرتبهی پایین بیدار کرده است. بعد میفرماید:«والمشغول بغیر رضی الله من المکروهات ادون من المیت». یعنی محرمات که جای خود دارد، اگر به مکروهات هم مشغول باشند، قلبشان غافل است.
بعد میفرمایند: اگر در ماه رجب اعمال حرام از کسی سر بزند؛ ممکن است به سوء خاتمه و «بد عاقبتی» مبتلا بشود.
اسباب سوء خاتمه و بدعاقبتی
تمام علمای اخلاق نوعاً اسباب سوء خاتمه را ذکر کردهاند. یکی از مصادیق سوء خاتمه این است که من با اینکه استعداد فوقالعادهای ندارم، مشغول خواندن فلسفه بشوم.
مثلاً بحث میکند که آیا خدا علم به جزئیات دارد یا ندارد؟ (در حالی که این بحث اساساً غلط است)آنوقت ادلهی طرفین را بخوانم و قلباً متقاعد نشوم و اگر در همین وقت بمیرم، اهل جهنم هستم. همین بحث علت سوء خاتمه برای من میشود. یعنی اهل جهنم میشوم، چون مبهوت شدم که آیا خدا علم به جزئیات دارد یا ندارد؟ و حال آنکه تمام قلب ما، ظاهر ما، باطن ما، همه در حضور و محضر پروردگار است. شخصی سؤال کرد: یابن رسول الله «إِنَّهُ عَلیمٌ بذاتِ الصُّدُورِ». یعنی چه؟ فرمود: یعنی همین فکری که به ذهن تو خطور کرد را پروردگار میداند.
مثلاً یک دعایی است «اللهم … انک قلت ما ترددت فی شیء انا فاعله کترددی فی قبض روح عبدی المومن».
با خواندن این دعا در بعضی از اذهان سؤالی به وجود میآید که عجب! مگر خدا هم تردُّد دارد؟ انسان در این عقاید وارد میشود، در حالی که مایهای هم ندارد، تا غرض از کلام را تشخیص بدهد. با همین عقیده از دنیا خارج میشود و این علامت سوء خاتمه است. یعنی ملحق به فُسّاق میشود.
خدا رحمت کند آقای آملی را که در آخر شرح منظومه عرض میکند: بارالها! من این مطالب را گفتم؛ اما به هیچ کدام اعتقاد نداشتم. اعتقاد من به فرمایش صادق مُصَدَّق است. اعتقاد من به «قال الصادق» و«قال الباقر» است.
آقای خوانساری(ره) میفرمودند: کسانی که منظومه میگویند، اسفار میگویند، این کتب را میگویند، باید روایات را هم برای شاگردانشان بخوانند، مبادا آنها گمراه بشوند.
اگر خدای نکرده این افکار بد در ذهن شما مجسم بشود، دیگر شیطان دستبردار از شما نخواهد بود، و هنگام موت، شما را جهنمی خواهدکرد. داداشجون! و این علامت سوء خاتمه است.
هنگام موت، شیطان که درکنار انسان حاضر است، القای شُبهه میکند.
[تصورات شهوانی، از دیگر علل سوء عاقبت است].
یکی دیگر از علل سوء خاتمه این است که در ذهن انسان افکار بد جلوه بکند و این مال همین جوانهاست. مثلاً آن کارت پستالها را نگاه میکند، شکل فلان زن در ذهن او مجسم میشود و با خاطراتش معاشقه میکند. پناه میبریم به خدا.
مرحوم محدث زاده(ره) هر وقت منبر میرفت، داستان «أین الطریق الی حمام منجاب» را میخواند. که زنی دنبال حمام منجاب می گشت. به مردی که در خانه اش ایستاده بود گفت حمام منجاب کجاست؟ گفت همین جا و وقتی وارد شده بود در را بسته بود اما زن با ترفندی از دست او خلاص شده بود. هنگام جان دادن هم حرف آن زن را تکرار میکرد و میگفت: حمام منجاب کجاست!
لذا اولیاء خدا از این خطورات ذهنیّه خائف هستند. باید در اثر توجه به پروردگار، این خطورات ذهنیه و قلبیه از ذهن و قلب انسان پاک بشود.
وقتی میخواهی بخوابی، به خصوص اگر مزاج انسان ضعیف باشد، تمام افکار روز هنگام خواب جلوهگری میکند. «النوم اخ الموت». مرگ شباهت به خواب دارد. تمام افکاری که -العیاذ بالله- بد است، زننده است، خرافه است، نارواست، در هنگام موت تجسم پیدا میکند. آن وقت، محتضر با توجه به این افکار جان میسپارد. این هم یکی از علل سوء خاتمه است.
طفل جان از شیر شیطان باز کن / بعد از آنش با مَلک انباز کن
فعلاً این طفل جان شما از شیر شیطان ارتزاق میکند و با ملائکه راه ندارد. تا تو تاریک و ملول و تیرهای …
اگر من از شیر شیطان تغذی نمیکنم؛ پس چرا قلبم تاریک است؟! پس چرا قلبم تیره است؟!
نماز شب بخوان! که حضرت اباعبدالله(ع) فرمود: با نماز شب خواندن هم صورتت نیکو میشود، هم خُلقت نیکو میشود، هم بوی خوب پیدا میکنی، هم رزقت زیاد میشود، هم دُیُون و قرضهای شما ادا میشود، هم غصههای شما برطرف میشود، هم چشم شما باز میشود و جلا پیدا میکند. اینها همه نتیجه نماز شب خواندن است.
باز دوباره میفرماید: « علیکم بصلاة اللیل فانها سنة نبیکم صلّیاللهعلیه وآلهوسلّم». برشما باد به خواندن نماز شب که همانا سنت پیامبر شماست.
در روایت دیگری بیان شده است که اگر کسی دروغ بگوید، یا عملاً دروغ بگوید و یا یک مرتبهای از مرتبههای دروغ را داشته باشد؛ از نماز شب محروم میماند. و وقتی که محروم ماند، از رزقش محروم میماند.
نماز شب، درمان دردهای روحی و جسمی است. «مطردة الداء عن اجسادکم». حجابها را از قلب شما میبرد، شما را مقرَّب قرار میدهد.
ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق
دیدگاهی ثبت نشده!!!