جایی برای شفاعت امام زمان بگذارید

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

حضرت فرمود: «اعینونا علی ذلک بورعٍ واجتهادٍ». در شب های قبل عرض کردم که باید جای شفاعت و به قول متداول جای چانه زدن برای امام زمان(ع) بگذارید که شما را در این دنیا نگهدارند.

برترین سعادت، طول عمر در طاعت خداست.

عرض کردم که رسول اکرم(ص) می فرمایند: برترین سعادت، طول عمر در طاعت خداست.

وقتی که حضرت قابض الارواح خواست جان حضرت الیاس(ع)را بگیرد، ایشان گریه کردند.گفت: چرا گریه می کنی؟ مگرمرگ لقاء الله نیست؟! مگر شما از دیدار خدا کراهت داری؟! حضرت الیاس(ع) جواب داد: خیر! من از مرگ هراسی ندارم، من می خواهم در دنیا بمانم و خدا را پرستش نمایم. امیرمؤمنان(ع)می فرمایند: دنیا دارالتجاره اولیاء خداست.

انشاء الله با امام زمان مان رابطه پیدا بکنیم. رفقای عزیز! در این شبهای قدر تا طلوع فجر -که ملائکه خداحافظی می کنند- وقت دارید که تصمیم بگیرید. باید برای آینده ی خودتان تصمیم بگیرید. اسراف کردید، خطا کردید، رویه را خطا رفتیم؛ اما پروردگار آمرزید. ﴿ان الله یغفر الذنوب جمیعاً انه هو الغفور الرحیم﴾. پروردگار غفور است، رحیم است، خود را متعهد کرده است به بخشش و رحمت؛ اما ما باید برای آینده تصمیم بگیریم.

ساعتی برای مناجات با پروردگار لازم است. شخصی سؤال کرد: یابن رسول الله چه کنیم؟ حضرت فرمود: باید ساعتی را برای مناجات با پروردگار قرار دهید.

راه گدایی کردن را حضرت سجاد(ع) به ما آموخته است که فرموده: «وفی مناجاتک روحی و راحتی». یک قدری بعد از اینکه اهل خانه به بستر آرامش رفتند، با خدا صحبت بکنید، ببینید چه کار باید بکنیم، چه کار نباید بکنیم. اگر این کار را نکنی؛ خدا شاهد است که خواهی رفت.

باید وجودت برای افراد جامعه نافع باشد.

﴿ماینفع الناس فیمکث فی الارض﴾. باید وجودت برای افراد جامعه نافع باشد،آقاجان! افراد جامعه را یا پدر یا برادر و یا اولاد خودت بدانی. اگر چنانچه غیر از این باشد؛ نظر خاندان عصمت را اعمال نکرده ای.

وقتی که زُهری آمد خدمت علی بن الحسین(ع)، حضرت فرمود: چرا اوقاتت تلخ است؟- بدون اینکه در نظر بگیرد که در مقابل امام(ع) واقع شده و باید خیلی مؤدبانه صحبت بکند-گفت: ما مقداری مال کسب کرده ایم؛ ولی این مردم چشم دیدن ما را ندارند! حضرت فرمود: خیلی اشتباه کردی! چرا به افراد جامعه این طور نگاه می کنی؟ افراد جامعه یا پدر، یا برادر و یا اولاد تو هستند.

پدر عزیز من! باید شما را نگه بدارند. هیچ کس خودنگهدار نیست. باید نظر امام(ع) را درک بکنید. باید افراد جامعه را برادران خود بدانید. این نظر مبارک امام(ع) است. عزیز بی جهت بودن معنی ندارد.

سوالات مهم قیامت عمر و جوانی و مال است.

﴿وابتغ فیما آتاک الله الدار الاخرة﴾. در آخرت همین که قدم از قدم برداری؛ می پرسند که جوانی ات را صرف چه کردی؟ عمرت را صرف چه کردی؟ مالت را از کجا آوری و صرف چه کردی؟

﴿ولاتنس نصیبک من الدنیا﴾. یعنی شما یک نصیب معینی از دنیا دارید. از عمر و مال و نشاط و فراغت و … اگر قدر بدانی؛ بر آن اضافه می شود.

«والفقراء عیالی والاغنیاء وکلائی». اگر به شما مال دادند و شما به وظیفه ی خودتان نسبت به فقراء عمل نکردید؛ شتر را در خانه ی کس دیگری می خوابانند! نصیب مالت را فراموش نکن. نشاط و فراغت و جوانی و عمرت را فراموش نکن!

یک روز وقتی برای صله ی رحم می رفتم؛ اتومبیلی که ما را می برد، خیلی مجهز و قشنگ بود. به آقای راننده گفتنم: انشاء الله شما دیگر هیچ غصه ای ندارید! گفت: آقا! من حاضرم این اتومبیل و ثلث اموالم را بدهم؛ ولی این اضطرابات قلبی از بین برود!

همانطور که وقتی پوست پشت دستت زبر شد، به پزشک پوست مراجعه می کنی؛ قلبت را هم باید معالجه کنی. بیماری قلب اعظم مصائب است. اگر این اضطرابات باشد؛ نه دنیا داری و نه آخرت.

حضرت می فرماید: «وفی مناجاتک روحی و راحتی». مناجات با پروردگار این اضطرابات را از قلب می برد. با مناجات، رحمت خدا بر سرتان می بارد و وقتی اضطرابات از قلب بیرون رفت، قلب راحت می شود.

اگر خواهی بیابی فیض دیدار/به جز این دل دلی دیگر به دست آر//دلی اندر دل صاحبدلان است/که آن دل جای آن آرام جان است//نداری گر چنین دل تا که زود است/بزن بر دامن صاحبدلی دست//که تا از قید نفست وارهاند/تو را تا منزل جانان رساند// اگر پوینده ی راه خدایی/نباشد جز محمد رهنمایی

پس اولین برنامه ی ما باید مناجات با پروردگار باشد، یا یک ربع قبل از خواب یا اینکه اگر خدا مساعدت کرد، آخر شب و وقت سحر.

زینت آخرت، شب زنده داری است. زینت دنیا هم مال و اولاد است، ﴿المال والبنون زینة الحیوة الدنیا﴾. البته پروردگار برای بعضی ها بین این دو جمع می کند، هم شب زنده داری و هم دنیا، این دیگر به دست خود اوست.

پس امشب – که شب قدر است- تا طلوع فجر که ملائکه به آسمان باز می گردند، باید تصمیم خودت را بگیری. ای امام زمان! این رفقای ما را نگهدار، اینها می خواهند در این دنیا بنا بر فرمایش امیرمؤمنان(ع) تجارت کنند.

«وفی مناجاتک روحی و راحتی و عندک دواء علتی». ای پروردگار من! درمان بیماری من پیش توست. رفع این شکاف هایی که در زندگی من پیدا شده است، به دست توست.

ای فرزند آدم! قلبت را از غیر من خالی کن! قلبت را متوجه من کن!

یکی از خدا اسکناس می خواهد، یکی می خواهد در دانشگاه قبول بشود. اینها حاجات بچه گانه است، باباجان من! تو نمازت را اول وقت بخوان، اگر این کارها عملی نشد؛ بیا و هر چه دلت می خواهد، به من بگو؟ پیش شخص بزرگ، باید حاجات بزرگ طلب کرد. «یابن آدم تفرغ لعبادتی املأ صدرک غنیً و اسد فقرک». نیاز مادی، نیاز معنوی، نیاز علمی، پروردگار همه ی این نیازها را برآورده می کند.

وقتی این قسمت از روایت را برای بنده خواندند؛ رفتم کنار مقبره ی شیخ فضل الله(ره). یک کسی آنجا نشسته بود. به او گفتم: آقا! چنین روایتی برای بنده خواندند. ایشان گفت: بگذار قسمت دوم روایت را هم من برایت بخوانم: «فان لم تفعل ملأت یدک شغلاً ولا اسد فقرک». اگر بندگی و عبودیت نکردی؛ تمام شکافها تا آخر عمر باقی خواهد ماند.

آقا شیخ مرتضی(ره) می فرمودند: به جهت اینکه به فقراء کمک می کردم؛ یک بدهی پیدا کردم.

رفع این بدهی را از امام زمان(ع) تقاضا کردم. یک نامه ای به حضرت نوشتم وگفتم: آقاجان! من که نمی توانم این نامه را در چاه های امامزاده ابوالحسنین بیاندازم، کسی را هم ندارم تا این نامه را در حرم ثامن الحجج(ع)بیاندازد. ایشان می فرمود: رفتم به بازار حلبی سازها، آنجا یک نهر آب بود که جریان داشت، به آن دستورات عمل کردم و نامه را در آن نهر آب انداختم و تا عصر جواب نامه از طرف حضرت آمد!

حضرت فرمود: «ان اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل من اهل کل زمان لان الله اعطاهم من العقول والافهام والمعرفة ما صارت الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة».

کسانی که در زمان غیبت امام زمان(ع) قائل به امامت او بوده و انتظار فرجش را می کشند، افضل افراد کل زمان هستند و پروردگار چنان عقل و فهمی به آنان داده است که غیبت در نزد آنها به منزله ی شهود است.

غیبت برای آنها معنایی ندارد! این اشخاصی که این منزلت را پیدا می کنند، مانند کسانی اند که در حضور نبی اکرم(ص) جهاد کرده اند. «اولئک المخلصون حقاً و شیعتنا صدقاً». آنها حقیقتاً شیعیان ما هستند، آنها مخلصون هستند.

فیض کاشانی(ره) در احیاءالاحیاء می فرماید: باید از پروردگار سؤال کنی که ای پروردگار عزیز من! چرا مرا مورد اعانت قرار نمی دهی؟ اگر مورد اعانت قرار داده بود؛ باید آثارش در شما آشکار می شد، حزن کجاست؟ خوف کجاست؟ «فاستشعر الحزن و تجلبب الخوف ». این آثار کجاست؟

پس باید اولاً «مناجات» با پروردگار را در نظر داشته باشید و در ثانی باید «به یک عالمی مراجعه کنید» که عیوبتان را به شما گوشزد نماید. «یخلصون لکم فی الباطن و یعرفونکم عیوبکم».

آقایان اهل علم خدمتگذار شما هستند. همان عهدی که امام زمان(ع) از شما برای یاد گرفتن احکام دین گرفته است، همان عهد را هم از علماء برای یاد دادن گرفته است.

بنده به یک طبیبی گفتم: من چکار کنم تا برای احیاء شبهای قدر موفق بشوم؟ خیلی ناراحت هستم. ایشان گفت: چون برای احیاء نرفته ای؛ ناراحت هستی. اگر بروی؛ ناراحتی شما از بین می رود. گفتم: بارک الله! عجب طبیب خوبی است. زنده باد این طبیب! وظیفه ی بنده بیان این مطالب است. همان تعهدی که از شما گرفته اند، از من هم گرفته اند.

رؤیایی از ثامن الحجج(ع) درباره  درس اخلاق: اگر بنده فرمایشان اهل بیت(ع)را برای شما بگویم؛ امام زمان(ع) هم مرا نگه خواهد داشت. ﴿ما ینفع الناس فیمکث فی الارض﴾. زمان موشک باران، خدمت ثامن الحجج(ع) عرض کردم: آقا! اگر اجازه بفرمایید، صحبت شبهای چهارشنبه تعطیل بشود. در خواب گفتند: آقا می فرماید: ما ارزاق این مردم را به دست شما داده ایم که به آنها برسانی. گفتم: بعضی ها نمی گذارند. گفتند: آقا فرمودند: آن بعضی ها بر عهده ی ماست!

غرض عرض این است که آنها نگهداری می کنند. باید شما گوش بدهید. اگر ما به تعهدمان عمل بکنیم؛ پرندگان آسمان برای ما دعا خواهند کرد، ملائکه، جنبندگان زمین و ماهی های دریا دعا خواهند کرد و وقتی اینها دعا کردند؛ آن وقت کار ما درست می شود .

نکته ی دیگر اینکه نباید عمل خودت را ببینی.

بیضاوی از علمای اهل سنت درکتاب تفسیر خودش می نویسد که چرا باید خدا با فضلش با ما معامله بکند؟ ما در دنیا عمل کرده ایم و خدا باید اجرت عمل ما را بدهد!!

و اما کسی مثل شیخ انصاری(ره) – که مذاقش مذاق اهل بیت(ع) است و چنان مقامی دارد که می فهمد امام زمان(ع) مهمان کدام خانه است و در مقابل درب آن خانه می ایستد و زیارت جامعه ی کبیره می خواند و اگر درب آن خانه گشوده شد، خدمت حضرت شرفیاب می شود- هنگام جان دادن وقتی به او می گویند: بگو یا «من یقبل الیسیر». (یعنی ای خدایی که عمل کم را می پذیرد) این جمله را تکرار می کند که «این الیسیر». یعنی کدام عمل کم؟ عمل کم هم ندارم.

باید این اشعار زبان حال شما باشد که:

یک شب به طاعت تو نیاورده ام به صبح/بیهوده رفت روز وشب و سال و ماه من

در حشر اگر تو پرده ز رویم بیافکنی/محشر شود سیاه ز روی سیاه من

ابونواس می گوید که من یک رفیقی داشتم که از دنیا رفت. گفتم: پروردگارا! با این رفیق من چه معامله ای کردی؟ شب در عالم رؤیا رفیقم را دیدم که به من گفت: پروردگار با من معامله ی خیلی خوبی کرد و همه ی اینها بخاطر آن شعری بود که سرودم. گفتم کدام شعر؟ گفت: این شعر:  رب ان عظمت ذنوبی کثرة  /  ولقد علمت بان عفوک اعظم.  این داستان را کفعمی نوشته است.

داستان توبه ی جوان گنهکار و نزول آیه:

یک شخصی که عمل زشتی بجا آورده بود، آمد خدمت پیغمبر(ص). عرضه داشت که من بنده ای گنهکار هستم، پیغمبر(ص) فرمودند: گناه تو اگر به اندازه ی ریگهای زمین باشد، اگر به اندازه ی درختان عالم باشد؛ همه را پروردگار می آمرزد. حضرت دید این جوان دست از گریه بر نمی دارد، در آخر فرمودند: گناه تو بزرگتر است یا خدای عظیم؟! عرض کرد: یا رسول الله! البته که خدا از هر چیز بزرگتر است. حضرت فرمودند: خیلی خوب! گناه عظیم را خدای عظیم می آمرزد. بعد حضرت فرمودند: «ألاتخبرنی بذنب واحد من ذنوبک؟». وقتی جوان گناهش را فی الجمله نقل کرد؛ حضرت او را از خود طرد کرد. (خوب گوش بدهید،آقاجان! این ریزه کاری ها را یاد بگیرید! مگر این جوان وقتی از جانب پیغمبر(ص) طردشد؛ از میدان به در رفت؟!)

جوان دستها و پاهایش را به غل و زنجیر کشید، لباسی پوشید، غذایی برداشت و سر آن کوه چهل شبانه روز مشغول گریه و ناله شد. بکوب حلقه ی در را که عاقبت ز سرای  /  سری برآید چون حلقه را بجنبانی

… یک مرتبه خطاب آمد: «یا محمد(ص) اتاک عبدی فطردته». جناب خاتم الرسل! بنده ی ما پیش تو آمد و طردش کردی. پس این بنده به کجا برود و از چه کسی بخواهد که گناهش آمرزیده شود؟!

پروردگار به پیغمبرش دستور داده است که به توبه کنندگان سلام کند!

در شبهای قبل گفتم که برخی از فسق و گناه توبه می کنند، بعضی از مشتبهات، بعضی از حلال و بعضی هم از ماسوی الله.

 آیا من روسیاه نباید تأسی به امیرمؤمنان(ع) بکنم و لااقل آن مرحله ی اول توبه را دارا باشم!

«الهی وقف السائلون ببابک و لاذ الفقراء بجنابک».  «ووقفت سفینة المساکین علی ساحل بحر کرمک یریدون الجواز الی ساحة رحمتک و نعمتک». «الهی ان لاترحم الا لمن اخلص له فی صیامه و قیامه فمن للمذنب المقصر اذا غلب فی بحر ذنوبه». «ان کنت لاترحم الا المطیعین فمن للعاصین». «ان کنت لاتقبل الا من العاملین فمن للمقصرین».  «الهی ربح الصائم و فاز القائم و نجی المخلصون اما نحن عبیدک المذنبون فارحمنا برحمتک». پروردگار عزیزم! اگر تو فقط مخلصین را مورد رحمت قرار می دهی؛ پس گنهکاران چه کنند؟ و اگر تنها به اهل طاعت رحم می کنی؛ پس معصیت کارها چکار کنند؟ پس اگر قبول نمی کنی مگر از عاملین؛ پس مقصرین چکار کنند؟

چشم امید سوی تو دارند کائنات/آن کس که بوده است و بود با بقا تویی

در ورطه ی مهالک و آلام صعب و سخت/یاری دهنده ی همه در هر کجا تویی تو

ما مجرمیم و عاصی و مردود و تیره بخت/ بخشنده ی معاصی و جرم و خطا تویی

وقتی که حُر از منزل بیرون آمد، از پشت سر صدایی شنید که می گویند: ای حر ما تو را به بهشت بشارت می دهیم! -اینها بیدار بودند- گفت: کسی که به جنگ جگرگوشه ی زهرا(س) می رود، هرگز بهشت جای او نیست. پروردگار تکانش داد،آقاجان! برای چه تکانش دادند؟ برای آن ادبی که در مقابل اباعبدالله(ع) کرد.

تا استغفار می کنید، عذاب نخواهید شد. ﴿و ماکان الله معذبهم و هم یستغفرون﴾. حال صیغه استغفار را جاری می کنیم انشاءالله با تصمیم قاطع. «فانقطع الی الله بقلبٍ منیبٍ من رفض الدنیا».

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به جایی برای شفاعت امام زمان بگذارید امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...