گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:
- در خصوص حضرت نوح(ع) که ایشان بعداز 950 سال به تعبیر قرآن که دعوت مردم را کردند یک جایی رسید که خسته شد از اذیتها و مسخره کردنها. همه ی انبیاء مظهر بودند نوح هم مظهر بود. خلاصه دمی از نوح آمد آن دمی که اگر بخواهد عالم را به هم می زند. این دم از اسمی بود آن اسمی که اگر بخواهد یک لحظه همه چیز را به هم می زند آن اسم در حضرت نوح در حدی که قابلیت داشت متجلی شد و به لحاظ تجلی این اسم و اثرش در دم و گفتار و روح او و دعای او، سبب شد همه جا را بلا گرفت.
- در مثوی خوب گفت:
گر نبودی نوح را از حق یدی پس جهانی را چسان برهم زدی -
مسلماٌ اسمی بود در حضرت نوح که تجلی کرد گرچه اسماء دیگر هم بود ولی این حالت غضب چه بود که آنجور شد که هم قرآن می گوید و هم تاریخ داستانها دارد که همه جا را آب و گرفتاری گرفت.
- آیات 117 تا 121 سوره ی شعرا اشاره دارد: از قول حضرت نوح است که فرمود خدایا قوم من مرا تکذیب کردند(بعداز 950 سال دعوت) تو بین من و آنها گشایشی پیش آور و من و مومنینی که با من هستند را نجات بده. پس ما او را نجات دادیم و بقیه را غرق کردیم.
- این دعای حضرت از خدا دعای ساده ای نبوده، دم بوده و دم هم ساده نبود بلکه اسم بود و تجلی اسم بود که با آن هرچه را بخواهد به هم می زند.
- بعد خدا می فرماید این آیتی است برای صاحبان فهم و شعور ولی اکثراٌ ایمان نمی آورند.
- در مثنوی است که می گوید
گفت نوح ای سرکشان من، من نیم من زجان مردم زجانان میزیم
چون ز جان مردم به جانان زنده ام نیست مرگم تا ابد پاینده ام
و چون بمردم از هواسات بشر حق مرا شد سمع و ادراک و بصر
که چون که من من نیستم این دم ز اوست پیش این دم هر که دم زد کافر اوست - حضرت لوط را هم همینطور، بسیار اذیت و آزار دید از قومش. در سوره ی شعرا 169 تا 171 می فرماید: لوط گفت از این عمل شما به خشم آمده ام خدایا مرا و اهل مرا از آنچه اینها می کنند نجات بده. وقتی این دعا را کرد خدا فرمود ما او را و اهلش را جمعاٌ نجات دادیم الاّ زنش را و بقیه را با خاک یکسان کردیم.
ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق
دیدگاهی ثبت نشده!!!