ارزش یادگرفتن حدیث و تحصیل یقین

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

«یوْمَ لا ینْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ  إِلاّ مَنْ أَتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»

احکام سفر

تشخیص اینكه کجا بلاد كبیره است ، به عرف مربوط است.  اینکه از چه زمانی ملحقات به تهران اضافه شده است را باید از شهرداری سؤال كرد. در تشخیص موضوع، فقیه دخالت نمی‌كند.
حد ترخص كجاست؟  آن جایی است كه انسان آن‌قدر از شهر دور بشود كه شهر را نبیند و صدای اذان شنیده نشود..
اما اگر تهران بلاد كبیره باشد؛ اگر در خود تهران بیست و دو كیلومتر طی مسیر بكنم؛ در داخل تهران هم مسافر خواهم بود. «من شُغله ‌السفر» با «كثیرالسفر» فرق دارد..

ارزش یادگرفتن حدیث

سمعت اباجعفر ع:« لمجلس اجلسه الی من اثق به اوثق فی نفسی من عمل سَنةٍ».   و «حدیث تاخذه من صادقٍ خیرٌ لك من الدنیا و ما فیها».  یعنی اگر كسی كه به او اطمینان داری، حدیث مستندی از امام(ع) برایت نقل بكند؛ از دنیا و آنچه در دنیاست،  برای تو بهتر است.
من همیشه در اول صحبتم سعی می‌كنم شما را توجه بدهم به اینكه چه موقعیتی دارید. «فانتهزوا فرص ‌الخیر».  یعنی تا رسول پروردگار نیامده است؛ فرصتهای خیر را مغتنم بشمارید. وقتی كه در حالت احتضار افتادی، نه دوستان می‌توانند كاری بكنند نه طبیب.«فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لایسْتَأْخِرُونَ ساعَةً

سخت‌ترین لحظه‌ی بنی‌آدم همان لحظه‌ای است‌كه رسول پروردگار  حضور به هم می‌رساند. اما همین ملك الموتی كه همه را از او می‌ترسانند و همه از او می‌ترسند، نسبت به مؤمن مثل پدر مهربان است. فرموده است كه من با مؤمن مانند پدر مهربان هستم، «كالوالدِ الشفیق»..
عاقل کیست؟ ان العاقل رضی بالدون من الدنیا مع الحكمة». از مزدم کم میکنم تا نماز اول وقت بروم..
ولم یرض بالدون من الحكمة مع الدنیا». مؤمن دنیای بدون حکمت را نمی‌خواهد. معلوم شد عاقل کیست و غیر عاقل كیست

فضیلت یقین و راه تحصیل آن

باید یقین را پروردگار بدهد « اذا اراد الله بعبد خیراً الهمه الیقین». خدا باید بدهد.

این روایت خیلی عجیب است که علی بن الحسین(ع) فرمود: درآخرالزمان، پروردگار آن ‌قدر به مؤمنین عرفان و معرفت نسبت به امام‌زمان(ع)  اعطا می‌فرماید، مثل اینكه امام زمان(ع) در مقابل آنها نشسته باشد و آنها كسانی هستند كه غیبت در نظر آنها شهود می‌شود.
آنها اشخاصی‌اند كه آنقدر پروردگار به آنها اجر می‌دهد كه مانند این است كه در برابر رسول الله(ص) مجاهده كرده باشند.
حال، آیا این یقین را پروردگار به شما اعطا فرموده است؟ اگر داده است؛ قدرش را بدان.

امیرمؤمنان در اوصاف مؤمنین می‌فرماید: «فهو من الیقین علی مثل ضوء الشمس».  یعنی یقین مؤمن به پس پرده به مقدار روشنایی آفتاب است.
مؤمن اتصال به امیرمؤمنان (ع) دارد كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت یقیناً».   اگر پرده را هم بردارند؛ چیزی به علم علی اضافه نخواهد شد. شیعیانش هم همین‌طور هستند.

آیا این یقین را در ماه رجب از پروردگار خواستید؟

در حدیث قدسی می‌فرماید: «اذا كان الغالب علی العبد الاشتغال بی جعلت همته و لذته فی ذكری رفعت الحجاب فیما بینی و بینه ». اگر یك طوری بشود كه لااقل شصت درصد، هفتاد درصد در اوقاتتان به یاد خدا باشید؛ آن‌وقت این مقدمه است برای اینكه خداوند علی اَعلی – جلَّ و عز- این یقین را به شما مرحمت بكند. آن وقت پرده را از میان خودم و او برمی‌دارم كه با چشم دلش مرا ببیند.

آن وقت معنای: «عمیت عین لا تراک». و«لم اعبد رباً لم اره». را می‌فهمد.
دل جز ره عشق تو نپوید هرگز          جز نعمت درد تو نجوید هرگز
قلب را باید كم‌كم خالی كنی.
صحرای دلم عشق تو شورستان كرد         تا مهر كسی دگر نروید هرگز
اگر دیگران را هم دوست دارم، طریقی است نه موضوعی. یعنی آنها را دوست دارم؛ بخاطر اینكه دروغ نمی‌گویند و … .

فَخَرَجَ‏ مِنْ‏ صِفَةِ الْعَمَى‏ وَ مُشَارَكَةِ أَهْلِ الْهَوَى‏»؛ مؤمن با اهل غفلت معاشرت نمی‌كند پروردگار آگاهش كرده است.
«وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ إِلَّا هَمّاً وَاحِدا»؛ جز رضای پروردگار، هیچ غمی ندارد. «عَرَفَ مَنَارَه‏»؛ راه را می‌شناسد. «وَ قَطَعَ غِمَارَه‏» تعلقاتش را کم  می‌کند.

کوتاهی در امر آخرت بخاطر دنیا عقوبت دارد.

فرمودند: «لایترک الناس شیئاً من امر دینهم لاستصلاح دنیاهم الا فتح الله علیهم ما هو اضر منه».  یعنی اگر مردم  چیزی از امر دینشان را برای آباد كردن كار دنیایشان ترک کنند؛ خداوند یك چیزی كه مضر به حال آنها باشد، بر ایشان می‌گشاید.

حضرت می‌فرمایند: بین خداوند علی اعلیٰ و بین شما قرابتی نیست و ما هم حجتی بر پروردگار نداریم. «ولانتقرب الی الله الا بالطاعة».   آن چیزی كه وسیله‌ی قرب ماست، طاعت و بندگی است.
سودمندی ولایت اهل بیت(ع) برای اهل بندگی است. فمن كان منكم مطیعاً لله تنفعه ولایتنا و من كان منكم عاصیاً لله لن‌ینفعه ولایتنا.

در آیه‌ی نورانی می‌فرمایدكه اگر ما بخواهیم بنی‌آدم را به گناهانشان بگیریم، دیگر کلمات حق را  نخواهند شنید. «أَصَبْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یسْمَعُونَ».   اینها دیگر كلمات حق را نمی‌شنوند. یك عده مشمول این آیه می‌شوند.

و دركتاب لئالی روایت می‌كند كه: «ما من عبدٍ الا و فی قلبه نكتةٌ بیضاء فاذا اذنب ذنباً خرج فی تلك النكتة نكتةٌ سوداء ».  در قلب هر بنده‌ا‌ی از بندگان خدا یك نقطه‌ی سفیدی وجود دارد. همین که گناهی كرد؛ یك نقطه‌ی سیاهی در بین آن نقطه‌ی سفید پیدا می‌شود. اگر به آن گناهان  ادامه داد؛ آن سفیدی کاملاً پوشیده می‌شود و خدای نكرده، اگر تمام آن نقطه‌ی سفید پوشیده شد؛ دیگر این بنده عاقبت به خیر نخواهد شد.

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به ارزش یادگرفتن حدیث و تحصیل یقین امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...