: متن کوتاه
حکایت چهار نفر در ابطح

در روایتی از پیامبر نقل شده که خداوند از میان خاندانم، سه نفر را برای خود برگزید: علی، جعفر، و حمزه. من سید و برترین آن سه نفرم، هرچند به خود نمی‌بالم.

روزی در ابطح که محلی بین منا و مکه است، خواب سبکی ما را فراگرفته بود. من در میان بودم، علی در سمت راستم، جعفر در سمت چپم، و حمزه پایین پایم.

ناگهان صدای بال فرشتگان مرا بیدار کرد. دیدم جبرئیل با سه گروه از ملائکه آمده. یکی از فرشتگان پرسید: برای کدام‌یک از این چهار نفر فرود آمده‌ای؟

جبرئیل با پایش به من اشاره کرد و گفت: برای این یکی. پرسید: او کیست؟ گفت: این محمد است، سید پیامبران.[i]

سپس به آن سه نفر اشاره کرد و گفت: این علی است، آقای اوصیا؛ این جعفر است که دو بال رنگین به او داده می‌شود تا در بهشت پرواز کند؛ و این حمزه است، سید شهیدان.

حکایت چهار نفر در ابطح

منبع:

[i] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج2، صص13 ـ  347 و 348. «هَذَا مُحَمَّدٌ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ، وَ هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ، وَ هَذَا جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ لَهُ جَنَاحَانِ خَضِيبَانِ يَطِيرُ بِهِمَا فِي الْجَنَّةِ، وَ هَذَا حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ سَيِّدُ الشُّهَدَاء».

به حکایت چهار نفر در ابطح امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...