اطلاع پروردگار از خطورات ذهنی

دریافت صوت

گزیده متنی بخشی از محتوای این درس اخلاق:

و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید.

آن خدایی که ما پرستش می کنیم، یک موجودی است لا یتناهی که از وسوسه هایی که در ذهن ما خطور می کند مطلع است. شخصی گفت: یابن رسول الله علیم بذات الصدور. یعنی چه؟ حضرت فرمودند: یعنی آن خیالی که در سویدای قلب توست، در محضر و حضور رب العالمین است. اگر خیال بد بکنی، او مطلع است.

یک شخصی به بنده گفت: من در عالم رؤیا دیدم که یک کسی آمد و دو شاخه ای که در پریز برق بود، کشید و رفت و برق خاموش شود. (تعبیر این خواب خیلی بد است) گفت: من از اول ماه رجب یک التزامی داشتم که فلان کار بد را نکنم، این دو شاخه هم در برق بود و چراغ هم روشن بود. همین که من آن التزام را ترک کردم و یک قدری وسوسه شدم که آن عمل بد را انجام بدهم، شب در عالم رؤیا دیدم که دو شاخه را کشیدند و رفتند! حالا دم فیل به زمین می رسد که من دو مرتبه آن التزام را – که از برکات ماه رجب بوده – پیدا کنم و دو مرتبه از عالم غیب بیایند و این دو شاخه را در برق بزنند.

اگر در خواب ببینید که برق خاموش شد، خیلی بد است، علامت تاریکی است. اینها از اخبار غیبی است و پیامبر اکرم (ص) هم وقتی صبح به مسجد تشریف می آوردند، می­ فرمودند: آیا کسی یک خواب خوبی دیده است که بشارت آمیز باشد؟ «هل من مبشرات». البته این شخصی که این خواب را دیده است، آدم خوبی است و از قلم نیفتاده است که این خواب را دیده است و عیب کارش را به او اطلاع داده­اند.

«روی ان النبی (ص) قیل له ما العقل؟ قال العمل بطاعة الله». از نبی اکرم (ص) پرسیده شد: عقل چیست؟ حضرت فرمودند: عمل کردن به بندگی خداست. خدا دیگر قهر و آشتی ندارد که هر ساعت با او قهر و آشتی کنی.

خدا رحمت کند حاج سیدمهدی قوام را که گفت: یک بار شیطان پیش یک کسی آمد و گفت: اینهمه خدا را صدا زدی، اما دعای تو مستجاب نشد! (قبل از زمان پیامبراکرم (ص) شیطان به افراد سرکشی می کرد. شیطان از خدا یک اختیاری گرفته است که با حرکت خون در مزاج انسان حرکت می کند.  به شما هم قدرت داده است که کید شیطان را خنثی کنید) شیطان این شخص را وسوسه کرد که چطور شده است که خدا جواب تو را نمی دهد؟! آن شخص عاقل بود و در جواب شیطان گفت: اگر مصلحت نباشد، پروردگار عزیز (عز و جل) دعای مرا مستجاب نمی­کند. بر فرض هم که دعای مرا مستجاب نکند، به من عقل  و سلامتی داد است. یک چنین مولایی صلاح نمی­داند که این حاجت من روا بشود، شاید در طول زمان حاجت مرا بدهد.

این شخص خیلی عاقل بوده است، نه اینکه مثل بنده باشد که اگر خدا حاجتم را نداد، با او قهر بکنم.

اصلًا دعای غیر مستجاب نداریم، یا گناهان شما در اثر دعا پاک می شود، یا اینکه در اثر دعا ذخیره ای برای آخرت شما قرار می­دهند و یا اینکه حاجتتان را بالفعل می­دهند. پس دعای غیر مستجاب نداریم. اما دعای مستجاب در نظر ما این است که فقط حاجت ما عطا شود.

آن شخص عاقل به شیطان گفت: لعنت خدا بر تو باد! پروردگار نعمت وجود به من عطا کرد. امام صادق (ع) فرمود: «الرحمن اسم خاص».  یعنی پروردگار به شما اعطاء وجود کرده است، آن کسی که شما را از کتم عدم به دار وجود آورده است، پروردگار است. «اسم» اینجا به معنی ظهور است، یعنی ظهور نعمت وجود فقط به سبب پروردگار است، نه کس دیگر. «بصفة عامة» یعنی این نعمت را به همه می­دهد، به گبر می­دهد، به آتش پرست می دهد، به مسیحی می دهد، به مسلمان می دهد. چنان خانِ کرم گسترَد/ که سیمرغ در قاف روزی خورَد

«الرحیم اسم عام لصفة خاصة». پروردگار، هم اعطاء وجود می­کند و هم اعطاء کمال وجود.

ارائه طریق و ایصال به مطلوب. به یک کسی ارائه طریق می­کنند و راه را به او نشان می دهند، مثلًا اگر بخواهی به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) بروی، باید بروی مسجد ماشاءالله و … تا برسی به حرم، اما ممکن است که راه را گم کنی و متحیر بمانی، اما گاهی هم دست شما را می­گیرند و به مطلوب می­رسانند، ایصال به سوی کمال و مطلوب می­کنند.

یعنی ان شاءالله در اثر تداوم عمل و اطاعت پروردگار یک راداری در وجود شما قرار می دهند، مانند آن جوانی که وقتی رسول الله (ص) از او پرسید: علامت ایمانت چیست؟ جواب داد که یارسول الله! کسی در قلب من است که مرا از روز واپسین برحذر می دارد، مرا موعظه می کند، مرا نصف شب بیدار می کند.این معنای اعطای کمال وجود است، اینکه مرا برای نمازشب بیدار می کند و به روزه وا می دارد.

هنوز حرف یکی از این جوانها از یادم نرفته است که وقتی به اوگفتم: باباجان! مرحوم حاج میرزا جوادآقا (ره) می­فرماید که یک ساعت به سحر بلند شوید، اما شما یک ساعت و نیم به سحر مانده بلند شده ای! در جواب من گفت: آقای میرزا! من خیلی احتیاج به خدا دارم، شکاف هایی که من برای خودم باز کرده­ام، با این چیزها پر نمی­شود.

شیطان و نفس اگر از کشاندن شما به انجام حرام عاجز شوند، تلاش خواهند کرد که شما را امر به بطالت کنند، مثلًا برو هوای آزاد تنفس کن! برو بالای شهر، اینجا هوا کثیف است و از اینگونه حرفها

درباره این هوای کثیف، بنده یک سرنوشتی دارم که شاید بعضی از اذهان نتوانند آن را تحمل کنند و من از گفتن آن خودداری می کنم.

وقتی شما نصف شب خواب را پاره می کنی، بلند می شوی، این باید به جهات بهداشتی به شما ضرر بزند و حال اینکه یکی از خواص نماز شب حفظ بهداشت شماست. از خواص نمازشب حفظ رزق شماست، حفظ تعهدات شماست، موفقیت شماست. آن وقت شیطان و نفس امر به بطالت می کنند.

یک کسی به بنده گفت: همان شبی که شما حدیث نمازشب را خواندی، اتفاقاً برای من مهمان آمده بود و تا دیر وقت بیدار بودم، (کسی که بخواهد نمازشب بخواند، باید یک قدری زودتر بخوابد) وقت سحر کسل بودم، دیدم شیطان شروع کرد به وسوسه که باباجان! بخواب، قربان! بخواب، به فتوای جمیع علماء حفظ بدن واجب است. (یک حرفهایی هم می زند که اگر مرحوم آقای خوانساری (ره) هم باشد، می فرمایند همه مطابق شرع است، آقاجان! راست میگوید حفظ بدن واجب است). گفتم: برو ای خبیث! و یک مرتبه از جا بلند شدم. آیا می­دانی خدا با او چه معامله ای کرد؟! اگر بخواهی بدانی باید از خودش و از قلبش بپرسی.

وسوسه شیطان فقط درکسانی که خدا بیدارشان می­کند، اثر نمی­گذارد. اگر مرا گرفتند و تکان دادند و گفتند: «انفروا انفروا انفروا» یعنی کوچ کنید، کوچ کنید، قافله رفت، دیگر وسوسه شیطان مؤثر نخواهد شد.

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش/ وه که چه بی خبر از غلغل بانگ جرسی

اما امثال بنده را با وسوسه به اینکه فردا تعطیل است و یک خرده بخواب و نمازشب مستحب است و این حرفها، از نماز شب محروم می­کند.

گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست/ بشناس قدر خویش که گوگرد احمری

هشدار تا نیفکندت پیروی نفس/ در ورطه ای که سود ندارد شناوری

ویدئوهای اخلاقی بیشتر در آپارات ندای تهذیب
درس های اخلاقی سایت معاونت تهذیب حوزه
مشاهده موارد بیشتر از فیلم های کامل دروس اخلاق

به اطلاع پروردگار از خطورات ذهنی امتیاز دهید.
1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره
Loading...